

این سریال که پیش درآمدی بر مجموعه فیلم های "ربوده شده" می باشد داستان مامور سابق CIA، "برایان میلرز" را روایت میکند که قتل خواهرش او را به سمت یک ماموریت خطرناک انتقامجویی در برابر رئیس کارتل "کارلوس میجا" قرار می دهد. در این میان یک سازمان مخفی اطلاعاتی آمریکایی که توسط "کریستینا هارت" رهبری می شود، بطور مخفیانه از برایان به عنوان طعمه برای گرفتن میجا استفاده می کند و...


در کنار کارخانه ی فولاد شهر پنسيلوانيا ، جسد تكه پاره ي يك دختر نوجوان پيدا شد وقتی آنها بدنبال شكار هيولايي كه اينكارو كرده، بودن ، شايعات زيادی بر سر زبان ها افتاد اما بيشتر اهالی به خانواده ي ثروتمند كولي قبيله ي "گادفري" كه به تازگي به اونجا اومده بودن مشکوک شدن، در دنياي پيچيده ي بیشه ی شوکران ، هركسي يك راز تاريك رو مخفي ميكنه...


داستان این سریال در دهه ۶۰ قرن نوزدهم (سال های ۱۸۶۰) در محله ای به نام "پنج نقطه" در شهر نیویورک اتفاق می افتد یک جوان تنومند ایرلندی که مامور پلیس میباشد, وظیفه دارد تا پایداری صلح و آرامش محله اش را که محله ای کاملاً آشوب گر است و تمامی خلاف کاران و یاغیان در آن زندگی میکنند, هنگامی که در عین حال با مردم بالا شهر جزیره مان هاتان در حال تعامل میباشد, تامین کند


داستان سه همخونه و هم اتاقی؛ « ایدین - خون آشام » ، « جاش - گرگنما » ، و « سالی - روح » رو روایت میکنه که میخوان با مشکلات خود، و با نفرین و یا تقدیری که دچارشون شدن مبارزه کنن و یک انسان معمولی بشن. درهمین زمان؛ رئیس انجمن خون آشام ها شخصی به نام "مادر" که در دو سه قرن پیش حضور داشت، دوباره به شهر برمیگرده و میخواد کنترل شهر رو به دست بگیره. در همون قرون های پیش؛ دختر "مادر" که اسمش "سورن" هست علاقه شدیدی به "ایدین" داره که دوباره بعد از گذشت قرن ها این علاقه شعله ور میشه و یکی از شخصیت های اون قرن؛ که "سورن" با اون فرد به شوهرش؛ یعنی "ایدین" خیانت کرد کسی نیست به اسم "هنری" ... که این شخصیت دوباره به سریال برمیگرده. اوج داستان رو زمانی میشه دونست که سه شخصیت اصلی سریال، به عنوان راوی در بعضی از قسمت ها صحبت میکنن و میلشون به سمت خوبی و بدی رو بازگو میکنن. و همینطور برای مبارزه با اون میل درونیشون حاضرن همه کاری بکنن. و بیشتر اوقات مثل همه ی ما؛ میل بدی و اون غریزه پیروز از میدون بیرون میاد. که هیجان اصلی سریال به همینجا برمیگرده که نمیشه حدس زد چه اتفاقی قراره بیافته.