
داستان فیلم در دهه ۱۹۵۰ در لس آنجلس اتفاق می افتد، روایت سه پلیس لس آنجلس که در گیر ماجرای قتلی در کافه نایت اوول می شوند. ماجرا به جرایم سازمان یافته، فحشا، مواد مخدر و فساد سیاسی گسترش می یابد. عنوان داستان، محرمانه، به مجله رسوایی بر می گردد که بصورت تخیلی در ۱۹۵۰ با عنوان هاش-هاش منتشر می شده.

"هلن" دختری زیبا اما ناشنوا است که برای خانم "وارن" کار می کند."خانم وارن" دو پسر دارد،"آلبرت" و "استیون" که در عمارت او زندگی می کنند.اما وقتی تعدادی قتل در محله اتفاق می افتد او نگران امنیت "هلن" می شود.او از روانپزشک خود "دکتر پری" درخواست می کند او را به مکان امنی ببرد.اما وقتی مرگی درون عمارت او اتفاق می افتد مشخص می شود که "هلن" در خطر است...

دكتر روانشناس جوانى به نام « ادواردز » ( پك ) ، رئيس تازهى يك آسايشگاه بيماران روانى ، جانشين « دكتر مرچيسن » ( كارول ) ، مىشود . « دكتر كنستانس پيترسن » ( برگمن ) كه دل به « دكتر ادواردز » باخته به رفتارهاى عجيب و غير عادى او مشكوك مىشود ، و خيلى زود پى مىبرد كه او « دكتر ادواردز » واقعى نيست...