
شش ماه از حوادث ناگواری که نوار ویدیوئی و روح سامارا در قسمت اول بوجودآورده بود می گذرد و اکنون راشل (نااومی واتس) بهمراه پسرش ایدن (دیوید دورفمن) از شهر سیاتل عازم محل دیگری شده تا زندگی تازه و آرامی را آغاز کنند. راشل در آنجا شغل جدیدی در یک روزنامه محلی پیدا می کند. اما چندی بعد قتل فجیع یک نوجوان در این منطقه رخ می دهد و نوار ویدیوئی در محل قتل پیدا می شود بنابراین راشل که متوجه این موضوع شده نوار قاتل را از بین می برد. اما روح سامارا اکنونبطور مستقیم و بدون نیاز به نوار ویدیوئی جنایتهای خود را مجدداً آغازکرده و تصمیم دارد با تسخیر بدن ایدن مجدداً به زندگی برگردد بنابراینراشل مجدداً به سیاتل بر می گردد تا بیشتر در مورد گذشته سامارا و پیداکردن راهی برای نابودی او تحقیق کند …

امریکا. در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۸۸، نوجوانی به نام «دانی دارکو» (جیک جیلنهال) یک شب توی خواب راه می افتد و از خانه خارج می شود و با خرگوش غول پیکر و زشت رویی به نام «فرانک» (دووال) ملاقات می کند که به او می گوید دنیا۲۸ روز و ۶ ساعت و ۴۲ دقیقه و ۱۲ ثانیه ی دیگر نابود خواهد شد …

تابستان سال ۱۹۶۵. «رابرت کينکيد» (ايست وود)، عکاس مجله ي «نشنال جيوگرافيک» مأمور شده تا از «پل هاي مديسن کانتي» عکس بگيرد. هنگامي که شوهر و بچه هاي «فرانچسکا جانسن» (استريپ) براي شرکت در بازار مکاره به آيووا رفته اند، «رابرت» با «فرانچسکا» آشنا مي شود و رابطه اي چهار روزه را با او برقرار مي کند.


جان مایه اصلی داستان حول زندگی شخصی و کاری کارمندان، پرستاران و دکترهای یک اتاق اورژانس میگذرد. این سریال در سال های ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۹ پخش شده است و داستان آن براساس زندگی واقعی "مایکل کرکتون" است که در سال ۱۹۷۴ پزشک یار یک بیمارستان بود. ER مخفف عبارت Emergency room به معنی اتاق اورژانس است. این سریال در مدت ۱۵ سال پخش مداوم هیچگاه از بازدید آن کاسته نشد و با کسب امتیاز ۸ از دید مخاطبان به کار خود پایان داد. نکته جالب توجه درباره این سریال حضور کلکسیونی از بازیگران و سوپر استار های معروف هالیوود در نقش های مختلف و به عنوان مهمان است.