
به دليل بارش فراوان باران و سرايز شدن سيلاب ها، شهري کوچک در ايالت اينديانا به زير آب فرو خواهد رفت. تلاش براي تخليه ي ساکنان آغاز مي شود و «تام» (اسليتر)، به اتفاق عمويش، «چارلي» (آسنر)، مأمور جمع آوري پول هاي بانک ها در سطح شهر مي شوند تا آن ها را به جاي امني منتقل کنند. اما عده اي سارق که سردسته ي آنان «جيم» (فريمن) نام دارد، نقشه ي سرقت پول ها را مي کشند...

«ویل هانتینگ» (دیمن) مستخدم بیست ساله ی انستیتوی تکنولوژی ماساچوستس، ذهنی فوق العاده خلاق دارد و «پروفسور لامبو» (اسکارسگارد) استاد ریاضیات کالج، به نبوغ او در ریاضی پی می برد. حالا چون «ویل» زندگی پر دردسری دارد پروفسور با دوست قدیمی خود، روان پزشکی به نام «شان مگوایر» (ویلیامز) تماس می گیرد و «ویل» را نزد او می فرستد …

«لورنزو» (پاتریک)، «مايکل» (پیت)، «جان» (الدارد) و «تامي»، چهار دوست نوجوان ساکن محله ي «هلز کيچن» نيويورک که به طور اتفاقي باعث آسیب دیدن یک پیرمرد شده اند، به دارالتأديب فرستاده مي شوند. نگهبانان دارالتأديب، از جمله «شان نوکز» (بيکن) آنان را مورد ضرب و شتم و آزار و اذيت قرار مي دهند. ۱۳ سال بعد آن ها فرصتی پیدا می کنند تا از این نگهبانان انتقام بگیرند...