
«ژنرال کوسکوف» (کرابه) از مأموران اطلاعاتي روسيه، با کمک «جيمز باند» (دالتن) به غرب پناهنده مي شود تا اطلاعاتي را درباره ي عملکرد «ژنرال پوشکين» (ريس ديويز) از ديگر فرماندهان کا.گ.ب. لو بدهد. «کوسکوف» را گروهي ضربتي مي ربايند و «باند» در جست و جوي قضيه به خود او مظنون مي شود.

در پي احتمال وقوع حمله ي نيروهاي سياره ي «مونگو» به زمين، «دکتر هانس زارکوف» فضاشناس (توپول) با تمهيدي «فلاش گوردون» (جونز) قهرمان فوتبال امريکايي و محبوبه اش، «ديل آردن» (آندرسن) را با خودهمراه مي سازد. آنان راهي مونگو مي شوند، که «امپراتور مينگ» ظالم (فون سيدو) بر آن حکم مي راند...

کريسمس سال ۱۱۸۳. »هنري دوم« (اوتول)، پادشاه انگلستان و نيمي از فرانسه، ده سالي است که همسرش، »الينور« (هپبرن) را به جرم دخالت در امور مملکتي به برج سالزبري تبعيد کرده است. »هنري« مي خواهد جانشين خود را تعيين کند؛پس »الينور« و سه پسرش، »جفري« (کاسل)، »ريچارد« (هاپکينز) و »جان« (تري) را فرا مي خواند...