

در سال ۲۰۰۶، ردپاهایی از دسترسی غیرمجاز به اسناد سری ریاست جمهوری در رایانههای کاخ سفید کشف شد. «لئون اس. کندی»، مأمور فدرال در میان گروهی است که به کاخ سفید دعوت شدهاند تا در زمینهی این رویداد تحقیق کنند، اما وقتی ناگهان برق قطع میشود، لئون و اعضای گروه یگان ویژه چارهای ندارند جز اینکه زامبیهای مرموز را سرنگون سازند. در همین حین، «کلر ردفیلد» از «تراسیو» با تصویر مرموزی برخورد میکند که پسر جوانی ترسیم کرده و در حال حمایت از پناهجویان است. کلر که نمیتواند این تصویر را فراموش کند خود برای انجام تحقیقات دست به کار میشود. صبح روز بعد، کلر از کاخ سفید دیدن میکند تا درخواست بازسازی ساختمان خیریه را ارائه کند. در آنجا، او فرصت ملاقات دوباره با لئون را به دست میآورد و طرح مرموز را به او نشان میدهد. لئون به نظر متوجه ارتباط میان آن و هجوم زامبیها به کاخ سفید شده، اما به کلر میگوید هیچ ارتباطی وجود ندارد.»


در گرنبل کینگدام، یه شهربازی متروکه، شیکی تمام عمر خودشو لا به لای دستگاه ها سپری کرده. اما یک روز، ربکا و گربه ـش، هپی، جلوی شهربازی ظاهر میشن. این تازه واردا نمیدونن که این اولین باریه که گرنبل توی این صد سال بازدیدکننده های انسان به خودش دیده! در حالی که شیکی به دنبال پیدا کردن دوست جدیده، همسایه های سابقش منتظر یه فرصتن تا یه شورش رباتی به راه بندازن... و وقتی که اونجا برای شیکی خیلی نا امن میشه، اون باید به ربکا و گربش بپیونده و با بشقاب پرندشون به یه کهکشان بی حد و مرز فرار کنه.

بعد از گذشت ۲۰۰۰ سال، ارباب شیطان بیرحم تناسخ پیدا کرده! اما بهنظر میرسه استعدادی برای پرورش کاندیداهای ارباب شیطان شدن ندارد! ارباب شیطان، "آرنوس" خسته از دورهای طولانی از جنگهای بیپایان و داشتن توانایی از بین بردن انسانها، المنتالها و خدایان آرزوی دنیایی صلحآمیز را داشت. پس تصمیم گرفت به آینده تناسخ کند. اما چیزی که در انتظارش بود دنیایی بسیار صلحآمیز بود که در آن نوادگانش بهخاطر کمبود قدرتهای جادویی، ضعیف شده بودند.


این سریال در خصوص دورهی ای است که انسانها میتوانند ، وسایل کامپیوتری در بدن خود کار بگذارند یا بعد از مرگ مغزهای آنها میتواند در یک ربات زنده بماند. دولت ژاپن نیروی ویژهای متشکل از افسران سابق ارتش و پلیسهای ماهر به نام بخش امنیت عمومی نه به رهبری کاراکتر اصلی این مجموعه یعنی موتوکو کوساناگی ایجاد کرده که با تروریستها مقابله کنند.


در خلاصه داستان این سریال آمده است ، تورفین که کودکی بیش نیست بر روی پاهای لیف اریکسون بزرگ نشسته است و با هیجان داستانهایی از سرزمینهایی وحشی که بسیار دورتر از غرب هستند گوش میدهد. اما تمایلات جوانی او با حملهی وایکینگها درهم شکسته میشود ، آنها خانوادهاش را میکشند. تورفین بزرگ شده و جنگجویی بزرگ میشود و در پی انتقام از سرکردهی وایکینگها ، اسکلاد میگردد و…