
یک روز صبح یک مأمور به نظر معمولی و کاملا منزوی آی آر اس به نام «هارولد کریک» شروع به شنیدن صدای زنی می کند که هر حرکت او را با جزئیات دقیق و هشدار دهنده گزارش می کند. زندگی کاملا دقیق هارولد با صدی این زن که فقط خود او می شنود زیر و رو می شود. هنگامی که صدا بیان می کند که هارولد کریک با یک مرگ غریب الوقوع روبرو خواهد شد، قضایا از اینی که هست هم پیچیده تر می شود...

دختری که نخبه بوده است ولی از جنبه ی ریاضیات شخصِ آشفته ذهنی بوده (که اخیرا فوت کرده است)تلاش میکند تا به میراث پدری اش-که دیوانگی است- برسد. یکی از مسائل پیچیده ی که برایش پیش امده اند این است که یکی از محصلان سابق پدرش میخواد در میان اسناد پدرش تحقیقاتی را انجام دهد و مسئله ی دیگر این است

جرج لوتز خانه ای به اسم آميتی ويل را در نيويورک به مبلغ پائينی خريداری کرده و به همراه همسر و سه فرزندش به آنجا نقل مکان می کند. آنها پس از مدتی در می يابند که اين خانه تاريخ خونباری داشته است. يکسال قبل در اين خانه پسر جوانی به اسم رونالد نيمه شب شش عضو خانواده اش را بقتل رسانده است. اکنون جرج و همسرش متوجه اتفاقات عجيب و ترسناکی در خانه می شوند از جمله اينکه بچه های لوتز با ارواح کشته شدگان تماسهائی برقرار می کنند و پدر رالف که کشيش محله است پس از تطهير خانه دچار يک بيماری حاد می شود و همچنين رفته رفته جرج احساس می کند شبيه رونالد شده است...


جان مایه اصلی داستان حول زندگی شخصی و کاری کارمندان، پرستاران و دکترهای یک اتاق اورژانس میگذرد. این سریال در سال های ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۹ پخش شده است و داستان آن براساس زندگی واقعی "مایکل کرکتون" است که در سال ۱۹۷۴ پزشک یار یک بیمارستان بود. ER مخفف عبارت Emergency room به معنی اتاق اورژانس است. این سریال در مدت ۱۵ سال پخش مداوم هیچگاه از بازدید آن کاسته نشد و با کسب امتیاز ۸ از دید مخاطبان به کار خود پایان داد. نکته جالب توجه درباره این سریال حضور کلکسیونی از بازیگران و سوپر استار های معروف هالیوود در نقش های مختلف و به عنوان مهمان است.