"آنتونی دونیل" بیش از سی سال سن دارد.او از "کریستین" جدا شده است.او عاشق "سابین" است."کولت" عشق دوران نوجوانی او اینک یک وکیل است.او اولین بیوگرافی "آنتون" را خریداری می کند و...
الکساندر به همراه دوست خود ماری در آپارتمان او زندگی می کند.او که میهن پرستی متعصب است روزهایش را صرف مطالعه و نوشیدن می کند.پس از جر و بحث با دوست دختر سابقش او با یک پرستار آشنا می شود و...
فیلمرداری "میتوانم پاملا را معرفی کنم" شروع می شود. این داستان عاشقی و فرار زنی انگلیسی با پدر زن فرانسوی خود است که به طور موازی در فیلمبرداری نیز نشان داده می شود...
این فیلم در مورد دو انسان است که هر دو مورد بی مهری واقع شدهاند یکی از طرف زن سابق که به او خیانت کرده و یکی از طرف کارگردان جوانی که در عشق به دختر مردد است و او را به عنوان بازیچهای میپندارد...
در آغاز قرن بیستم کلود رک فرانسوی ،آنه که یک زن انگلیسی هست را در پاریس ملاقات میکند.آنها به دوستان یکدیگر تبدیل می شوند و آنه او را به گذراندن تعطیلات با خود دعوت میکند...
آنتوان دوینل در حیاط بیرون آپارتمانش مشغول کار با گل های در حال مرگ است. او با کریستین که باردار است ازدواج کرده است از آن طرف او با یک زن ژاپنی رابطه دارد و ازدواج او را به خطر می اندازد...
فیلم دو داستان دراماتیک را روایت می کند.در گذشته ای نامشخص،شخصی که پدر خود را به قتل رسانده محکوم می شود توسط موجوداتی وحشی کشته شود.در داستان دوم،"جولین" پسر جوان یک کارخانه دار آلمانی به سمت مزرعه اش می رود تا در کنار خوکهایش بماند چون ارتباط با انسانها را دوست ندارد...
"آنتونی دنیل" به ارتش می پیوندد اما به سرعت اخراج می شود.فیلم داستان دیدار مجدد او با "کریستی داربن"،دختری که پیش از شروع فیلم عاشق او بوده و ماجراجویهایش از شغل خود را روایت می کند...