
بیست سال پس از رویدادهای انقلابهای ماتریکس، نئو در ظاهر عادی تحت هویت اصلیاش به عنوان توماس اندرسون در سان فرانسیسکو زندگی میکند و یک روانشناس به او برای مقابله با چیزهای عجیب و غریب و غیرطبیعی که او گاهی اوقات میبینید قرصهای آبی تجویز میکند. او همچنین با زنی آشنا میشود که به نظر میرسد ترینیتی باشد، اما هیچکدام یکدیگر را نمیشناسند. با این حال، نسخهٔ جدیدی از مورفئوس قرص سرخ را به او پیشنهاد و ذهنش را دوباره به دنیای ماتریکس باز میکند، دنیایی که در سالهای پس از آلودگی اسمیت امنتر و خطرناکتر شدهاست؛ نئو به گروهی از شورشیان میپیوندد تا با یک دشمن جدید مبارزه کند...


داستان سریال درباره یک گروه مختلف از افراد استخدام شده FBI می باشد که به مرکز آموزش FBI در شهر کوچک کوآنتیکو که در ناحیه ویرجینیا واقع است فرستاده میشوند تا آموزشهای لازم را ببینند. افراد این گروه، بهترین، خلاقترین و باهوش ترین افرادی هستند که به استخدام FBI درآمده اند و یکی از آنان مغز متفکر بزرگترین حمله تروریستی است که بعد از واقعه ۱۱ سپتامبر درنیویورک رخ می دهد...


داستان سریال درباره هشت غریبه در سرتاسر دنیاست که به طور ناگهانی از لحاظ احساسی و ذهنی به یکدیگر متصل میشوند و میتوانند یکدیگر را ببینند، بشنوند و احساس کنند، انگار که پیش هم هستند! این هشت نفر که توسط سازمانی تحت تعقیب میباشند، باید به سرعت خود را با این توانایی جدید تطبیق داده و همچنین دریابند که تمام اینها چه معنایی برای آینده بشریت خواهند داشت.


داستان در آینده ای نزدیک اتفاق می افتد. زمانی که موجوداتی از سیارهای دیگر به نام وتانها بعد از نابودی محل زندگیشان برای زندگی به زمین می آیند. بین آنها و زمینیها جنگی در میگیرد که طی آن زمین دگرگون شده و به سیارهای جدید مبدل میشود. سیارهای پر از خطر برای تمام ساکنین آن. در این بین عدهای متشکل از زمینیها و بیگانگان متحد شده و شهری میسازند به نام دیفاینس.


سریال درباره میلیاردری است که با استخدام یک مامور سابق CIA تصمیم به پیشگیری از جرم و جنایت می گیرند در حالی که هنوز این جرم ها اتفاق نیفتاده است …خالق این سریال کسی نیست جز "جانتان نولان" ( نویسندهی فیلنامه های ممنتو و بتمن ) ، برادر "کرستوفر نولان" ! البته قابل ذکر است که کریستوفر خیلی جاها اذعان داشته که ، در اکثر کارهاش ، از برادرش جاناتان کمکهای بزرگی گرفته و این یعنی با خالق بزرگی طرف هستیم.


سریال درباره یک خانواده می باشد که همگی پلیس هستند و هر کدوم در زمانی که پلیس بودند وقتشون رو صرف اجرای قانون کردند . فرانک ریگان که نقش پدر خانواده رو بازی می کنه رئیس پلیس شهر نیویورک بوده که در دوران خدمتش فردی باسیاست و با شهامت بوده . پسر بزرگش دینه قبلا سرباز در عراق بوده و الان کاراگاه خصوصی هست . دختر خانواده ارینه که بازپرش بخش قضایی در نیوروک ، الان از پدرش جدا شده و تنها زندگی می کنه . جیمی هم که کوچیکترین فردخانواده ست در رشته حقوق از دانشگاه هاروارد تازه فارغ التحصیل شده و بهخاطر اینکه کل خانواده پلیس هستند اونم به شغل خانوادگیش برگشت . دوست دختر جیمی اون تا سال اول در رشته حقوق همراهی می کنه بعد با اتفاقاتی که برای جیمی می یوفته اونم پلیس مخفی می شه که پدرش از این جریان خبر نداره …


داستان از یک حفاری در مصر شروع می شود و یک شیء که قابلیت انتقال اجسام در فواصل دور در فضا را دارد کشف می شود و انسان ها شروع به فرستادن تیم های مختلف برای جمع آوری اطلاعات و تکنولوژی های جدید می کنند. در این بین دفعات زیادی زمین مورد حمله قرار می گیرد و هر دفعه به نوعی زمین سالم می ماند. پس از مدتها انسان ها توانستند راهی برای سفر به کهکشان های دیگر نیز پیدا کنند و در ادامه موفق می شوند که به یک سفینه که میلیون ها سال پیش ساخته و پرتاب شده وارد شوند. این مجموعه اتفاقاتی که در آن سفینه رخ میدهد را به تصویر می کشد...