

سریال Glee درباره ی یک باشگاه رقص دبیرستانی و در واقع یک کپی تلوزیونی و البته احتمالا موفق تر، از مجموعه فیلمهای High School Musical یا Bring It On است.شبکه ی تلوزیونی FOX از بهار گذشته به تبلیغ و معرفی این سریال پرداخته و کلیپها و تصاویر زیادی نیز پیش از شروع پخش آن، در اینترنت و تلوزیون منتشر شده بود. در این سریال همچنین از ستاره ی های موسیقی و رقص وآهنگهای معروف ومحبوب زیادی استفاده شده و بخاطر ویژگی های خاص و جذابش مورد تحسین منتقدان قرار گرقته.


سریال “Southland” در سال ۲۰۰۹ توسط شبکه NBC در هفت به روی آنتن رفت و نمایش موفقیت آمیزی داشت. علیرغم موفقیت این سریال NBC امتیاز پخش این سریال را از شروع پخش فصل دوم به کانال TNT فروخت ، داستان سریال در مورد گروهی پلیس است که هر کدوم در هر قسمت پرونده های مختلفی را بر عهده می گیرند، جذابیت اصلی سریال در لحن رئال و واقعی نهفته است که با توجه به فیلم برداری با دوربین دیجیتال و شیوه فیلم برداری با دست لحن رئال سریال بیشتر از بیش شده است. پلیسهای سریال هر کدام علاوه بر مشکلاتی که در اداره مواجه هستند در زندگی نیز با خانوادگی خود هم با مشکلاتی دارند...


سریال داستان پسری است به اسم "ند". "ند" ۹ سالشه که متوجه میشود توانایی خارقالعادهای دارد: میتواند موجودات مرده را تنها با یک بار لمس کردن زنده کند . "ند" اما خبر از محدودیتهای این موهبت نداره. همان روز مادر "ند" میمیرد و ند هم زندهاش میکند. یکدقیقهی بعد پدر دختر همسایه میمیرد. شب موقعی که مادرش میبوسدش، مادرش هم میمیرد. محدودیتها اینهاست: ۱- اولین تماس زنده میکند و دومین تماس جان رو میگیرد، برای همیشه. ۲- اگه موجودی را که زنده کرده ظرف یک دقیقه دوباره برنگرداند یکی دیگر به جاش خواهد مرد. "ند" البته عاشق دختر همسایه هم بوده. ۱۸ سال بعد، "ند" شده یک pie-maker موفق و منزوی. تقریبا با هیچ کس رابطهای ندارد. یه کارآگاه خصوصی به اسم "امرسون کد " اتفاقی متوجه توانایی ند میشود و با هم شروع به کار میکنند، به این شکل که "امرسون" پروندههای قتل رو پیدا میکند، "ند" هم با زنده کردن مقتول و پرسیدن چندتا سوال به حل پرونده کمک میکند. یکی از پروندهها مربوط میشود به قتل دختری روی قایق تفریحی. دختری به اسم "چارلوت چاک چارلز" دختر همسایهی "ند"، عشق دوران کودکیش که پدرش را اتفاقی کشته بود...

«آلیسون اسکات» بعد از ترفیع گرفتن در شغلش، همراه خواهر بزرگترش در یک کلوب جشن می گیرند. در آنجا آلیسون با مردی بنام «بن استون» آشنا میشود و وقتی که مشغول صحبتند، خواهر آلیسون که کاری برایش پیش آمده آنجا را ترک می کند. اما آلیسون و بن با هم می مانند، و در حالت مستی، تمام شب را به خوش گذرانی می پردازند. هشت هفته بعد آلیسون می فهمد که...

بارتلبي بي گينس دانشآموز دبيرستاني در راهيابي به كالج براي هشتمين بار مردود ميشود. اين مسئله براي پدر و مادر او اهميت ندارد چون او در اين زمينه تنها نيست بسياري از دوستان او نيز مردود شدهاند. در چنين شرايطي چگونه ميشود پدر مادر را خوشحال كرد و به دختر آرزوهايش مونيكا برسد؟ ساده! دانشگاه اختصاصي خودش را تأسيس كند...