
نيويورک، سال ۱۹۳۴. «آنجلو پرولونه» (استالون) به پدر در حال مرگش (داگلاس) قول مي دهد بزهکاري را کنار بگذارد و آبروي از دست رفته را به خانواده اش بازگرداند. اما تلاشش در اين زمينه، هم براي هم پالکي هايش و هم براي «وندتي» (رومانوس)، گنگستر گروه رقيب، يک معماست. پليس هم با تصوير جديدي که «آنجلو» مي خواهد از خود ارائه دهد، مجاب نشده...

زمانی که گراهام مارشال (مایکل کین)، مدیر تبلیغاتی با تجربه، ترفیع شغلی به مردی جوانتر را از دست میدهد، وضعیت ناخواسته او را به تصادف در مترو سوق میدهد که در آن یک مرد بیخانمان کشته میشود. مارشال با کشف این که هیچ عواقبی برای این حادثه وجود ندارد، شروع به توطئه می کند...


داستان در مورد کمدینی به نام جری ساینفیلد است که درنیویورک زندگی میکند و از طریق اجرای شو ها در کلوپ ها و بار های شبانه پول در می آرورد.علاوه بر جری , همسایه ی عجیبش کازمو کریمر , همکلاسی قدیمیش جرج کاستنزا و الین بنس اون رو همراهی می کنند و داستان در مورده اتفاقاتی است که در زندگی روزمره ی این شخصیت ها رخ میدهد و …

دانشکده ي فيبر، سال ۱۹۶۲، «پينتو» (هالسي) و «فلوندر» (فورست) وارد گروه دلتا، ننگين ترين «گروه برادري» در دانشکده مي شوند. سرپرست دانشجويان «دين و ورمر» (ورنن) در پي راهي است تا اعضاي آنارشيست دلتا را اخراج کند و در اين راه «گرگ مارمالارد»(دو تن) سردسته ي گروه رقيب دلتا،امگا نيز به او کمک مي کند...