
در زمستان ۱۹۸۷، جری لاندگارد (میسی)- یک فروشندهی اتومبیل در مینیاپولیس دچار مشکلات مالیست. بعد از اینکه شپ پرودفوت (ریویس)-یک سرخپوست سابقه دار که در شرکت جری تعمیرکار است جری را به دو تبهکار، شووالتر (بوشمی) و گایر گریمسراد (استورمیر) معرفی میکند. جرمی به فارگو، داکوتای شمالی رفته و آن دو را به ازای یک اتومبیل جدید و نصف ۸۰۰۰۰ دلار پول آزادی، برای گروگان گرفتن همسرش اجیر میکند. در حالیکه جری قصد دارد مقدار بیشتری را از پدر همسرش، وید گاستاوسون (پرسنل) طلب کرده و بیشتر پول را برای خود بردارد.

یک مرد آمریکایی که نامش در طول فیلم گفته نمیشود وارد میخانه ای در مکزیک میشود.او داستانی از یک مرد قد بلند مکزیکی به نام ال ماریاچی که در جعبه گیتارش اسلحه پنهان کرده بود و میخانه ای که در آن بوده تعریف میکند.در داستان او همه افراد در میخانه به جز خود او توسط آن مرد مکزیکی کشته میشوند و …

«بیلی مدیسون» (آدام سندلر) پسر ۲۷ ساله ی تنبل و بی عرضه «برایان مدیسون» است، مرد ثروتمندی که هتل های زیادی را می گرداند. بیلی قرار است کسب و کار پدرش را به ارث ببرد، اما قبل از آن باید ۱۲ پایه درسی را از ابتدایی مجددا بخواند و ثابت کند که می تواند راه پدرش را ادامه دهد…


جان مایه اصلی داستان حول زندگی شخصی و کاری کارمندان، پرستاران و دکترهای یک اتاق اورژانس میگذرد. این سریال در سال های ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۹ پخش شده است و داستان آن براساس زندگی واقعی "مایکل کرکتون" است که در سال ۱۹۷۴ پزشک یار یک بیمارستان بود. ER مخفف عبارت Emergency room به معنی اتاق اورژانس است. این سریال در مدت ۱۵ سال پخش مداوم هیچگاه از بازدید آن کاسته نشد و با کسب امتیاز ۸ از دید مخاطبان به کار خود پایان داد. نکته جالب توجه درباره این سریال حضور کلکسیونی از بازیگران و سوپر استار های معروف هالیوود در نقش های مختلف و به عنوان مهمان است.