«پيکاسو» (هاپکينز) نابغه ي هنرمندي است که عادت بيمارگونه اي به سوء استفاده از زنان دارد. تا اين که با «فرانسلواز ژيلو»(مک لهون)، دختري که چهل سال از او جوان تر است، آشنا مي شود و رابطه اي بين آن دو شکل مي گيرد...
فیلم داستان زندگی رئیس جمهور سابق ایالات متحده "ریچارد نیکسون" از دورانی که یک پسر جوان بود تا زمانی که ریاست جمهوری اش با شرمساری پایان یافت است...
داستان سه برادر و پدرشان که سال ۱۹۰۰ در بیابانی دوردست در امریکا زندگی می کنند، و اینکه چگونه زندگی‌شان با طبیعت، جنگ، پیشینه‌شان و عشق آمیخته است.
داستانی در مورد جزئیات یک مرکز درمانی غیرمعمول در اوایل قرن بیستم که توسط دکتر جان هاروی کلوگ عجیب و غریب اداره می شد...
داستان فیلم درباره C.S. Lewis نویسنده و پروفسور مشهور و دیدار او با Joy Gresham می باشد.
انگلستان، اندکي پس از پايان جنگ جهاني دوم. يک ديپلمات سابق امريکايي به نام «لوييس» (ريو)، عمارت بزرگ «لرد دارلينگتن» فقيد را مي خرد که آقاي «استيونز» (هاپکينز) پير، سرپيشخدمت آن است. او به «استيونز» مرخصي مي دهد تا به ديدن «خانم کنتن» (تامپسن)، مستخدمه ي قديمي اين عمارت برود و از او بخواهد سر کار قبلي خود برگردد...
رومانی، سال ۱۴۶۲٫ سلحشوری به نام «ولاد»، معروف به «دراکولا» (اولدمن) از نبرد با سپاهیان ترک باز می گردد و می فهمد که همسرش، «الیزابتا» (رایدر)، به تصور مرگ او خودکشی کرده است. «دراکولا» ایمانش را رها می کند و خون آشام می شود. لندن، ۱۸۹۷٫ «جاناتان هارکر» (ریوز) به ترانسیلوانی اعزام می شود تا معامله ی املاکی در انگلستان را با «کنت دراکولا» به پایان برساند…
فیلمی درباره زندگی سخت و جدال آمیز فیلمساز و ستاره سینمای کمدی، «چارلی چاپلین». از سال های اولیه کارش در انگلستان، تا بزرگترین موفقیت هایش در آمریکا.
سال ۱۹۱۰. «هلن» (بانم کارتر) و «مارگارت اشلگل» (تامپسن) با برادرشان، «تيبي» (راس ماگنتي) با خانواده ي «ويلکاکس» آشنا مي شوند. «خانم ويلکاکس» (ردگريو) با «مارگارت» طرح دوستي مي ريزد و هنگام مرگ وصيت مي کند که ملک روستايي هواردز اند به «مارگارت» برسد. اما «هنري ويلکاکس» (هاپکينز) و بچه هايش وصيت نامه را از بين مي برند و پس از چندي «هنري» به «مارگارت» پيشنهاد ازدواج مي دهد.