

سريال در مورد دو مأمور سرويس مخفي آمريكا "مايكا برينگ" و "پيتر لاتيمر" است كه براي انجام مأموريت به انبار شماره ۱۳ كه محلي مخفي و دور افتاده و متعلق به دولت براي نگهداري از اشياء غيرطبيعي با خاصيت مامورائي است اعزام ميشوند. آن ها وظيفه دارند كه اشياء گمشده را برگردانند و اشيائي كه هنوز كشف نشده است را پيدا كنند و به انبار شماره ۱۳ منتقل كنند.


داستان سریال در مورد یک واحد از نخبگان پلیس کانادا است که مانند گروه ضربت عمل میکنند.آنها معمولا مسئولیت رسیدگی به مسائلی چون گروگان گیری،بمب گذاری و دستگیری افراد مسلح و خطرناک را به عهده میگیرند.این گروه مجهز به وسایلی با تکنولوژی بالا میباشند.روش کار آنها نیز به این صورت است که ابتدا با فرد خلافکار مذاکره میکنند و در صورت عدم پاسخگویی این روش دست به اقدام عملی میزنند…


مارشال ایالات متحده، جک کارتر، در حال انتقال یک متهم ١۴ ساله به لس آنجلس است. در میانه راه به نظر می رسد آنها گم شده اند، در حالیکه تلاش میکنند راه را پیدا کنند، تصادف میکنند. این تصادف باعث می شود آنها در شهر عجیبی به نام Eureka بیدار شوند. ساکنان یوریکا، همه از نوابغ هستند، کسی در این شهر پیدا نمی کنید که ضریب هوشی زیر ۱۵۰ داشته باشد. همه اعضای شهر از مکانیک گرفته تا کافه چی و نقاش بسیار باهوش و خلاق هستند. شهر زیر نشر مجتمعی به نام Global Dynamics اداه می شود که زیر نظر وزارت دفاع فعالیت می کند. در این مجتمع تقریبا همه چیز ساخته و پیدا می شود. از تکنولوژی های زمینی و ماورا زمینی تا انواع بمب های اتم… این مجموعه در ژانر کمدی و علمی تخیلی است. سریال از دید کارتر روایت می شود و تصویرگر برخورد های با به عنوان یک فرد با ضریب هوشی ۱۱۱ با مجموعه ای از نوابغ دیوانه با ضریب هوشی بالای ۱۵۰ است.


داستان این سریال علمی تخیلی درام به این شکل شروع می شود که ما شاهد ناپدید شدن افرادی در زمانهای مختلف در کشورهای مختلف و با نژادهای مختلف هستیم .این افراد که تعدادشان ۴۴۰۰ نفر است در یک روز به خصوص دو باره و یکجا در یک نقطه از خاک امریکا ظاهر می شوند و در بین از انها دختر بچه ای که ۸۰ سال پیش ناپدید شده بود تا سیاهپوستی که در دهه ۵۰ غیب شده بود وجود دارند .این افراد که هیچ خاطره ای از انچه بر انها گذشته ندارند توسط ما مو رین به قرنتینه برده میشوند و بعد از مدتی ازاد میشوند .. و حالا از این به بعد شاهد مواجه این افراد با دنیایی جدید می شویم که هیچ تناسخی با ان ندارند …. زنی که ۱۲ سال پیش که دختری چند ماهه داشت غیب شده و اکنون دختر خود را ۱۲ ساله میبیند که دیگر او را نمی شناسد و خود را دختر زنی میداند که شوهرش بعد از ناپدید شدن او با ان ازدواج کرده . مرد سیاهپوستی که به خانه خود باز میگردد و به جای خانه خود پلی عظیم الجثه را میابد و خلاصه هر از این افراد انگار چیزی را از دست داده اند ولی …. انها انگار در طول غیبت خود انگار چیزهایی نیز به دست اورده اند . مثلا دختر کوچولی ما می تواند اینده را پیش بینی کند یا پسر جوانی می تواند انسانها را احیا کند یا بمیراند...

«جيمي تانگ» (چان)، راننده ي تاکسي خوش قلب و قدري دست و پا چلفتي نيويورکي را «استينا» (مازار)، به عنوان راننده ي شخصي شريکش، «کلارک دولين» ميليونر (آيزاکس) استخدام مي کند اما خيلي زود «تانگ» متوجه مي شوند که رئيس جديدش مأموري مخفي است که براي يک آژانس امنيتي مهم کار مي کند. راز موفقيت او نيز به عنوان جاسوس، لباس رسمي خاصي است که مي پوشد...


داستان سریال " اسمالویل " پس از بارش شهاب سنگ در شهر کوچک مدیاراک اتفاق می افتد که مردمان شهر قدرت های ماوراءطبیعی پیدا میکنند.همان زمان زوجی که بچه دار نمیشوند در همان شهر کودکی را پیدا میکنند و تصمیم به بزرگ کردن آن میگیرند.کودکی به نام کلارک با بازی " تام ولینگ " که در گذر زمان متوجه قدرتهای استثنایی و ماوراءطبیعی خود میشود. سریال ده فصلی " اسمالویل "از موفقترین سریال های امریکایست که " تام ولینگ " در کنار " آلیسون مک " و " مایکل روزنبام " نقش آفرینی میکند .