
پیتر بنینگ» (ویلیامز)، وکیل متنفذ و موفق، زن و دو فرزندش را برای تعطیلات کریسمس به دیدن «مادربزرگ وندی» (اسمیت) به لندن می برد. او که بر اثر مشغله های حرفه ای، از توجه و نزدیکی کافی به بچه هایش بازمانده، یک شب از مراسم جشنی به خانه ی «وندی» باز می گردد و در می یابد که بچه ها ناپدید شده اند. در یادداشتی به امضای «کاپیتان جیمز هوک»، از او دعوت می شود تا برای باز پس گیری آنان به «سرزمین رؤیایی» برود

«خانم فلاکس» (شر) مرتب درگیر رابطه های بی فرجام با مردان نامناسب می شود و برای حفظ آبرو مجبور است از این شهر به آن شهر برود. دو دختر او، «شارلوت» (رایدر) و «کیت» (ریچی)، ظاهرا به این وضع خو گرفته اند.خانواده در ادامه ی نقل و انتقال هایش به ماساچوستس می رود و زندگی «خانم فلاکس» وقتی دگرگون می شود که «لو» (هاسکینز) او را می یابد…

هاليوود، سال ۱۹۴۷. «راجر ربيت» (فلايشر)، ستاره ي فيلم هاي نقاشي متحرک نسبت به وفاداري همسرش، «جسيکا» (ترنر و اروينگ) ترديد دارد. رئيس کمپاني تهيه کننده ي فيلم هاي او، به يک کارآگاه خصوصي به نام «ادي» (هاسکينز) مأموريت مي دهد شواهدي عليه «جسيکا» جمع آوري کند تا «راجر» را به جدايي از همسرش قانع کند...