

خلاصه داستان چویی داهیون (جی چانگ ووک) به گروهی از دانش اموزای دختر دبیرستان برمیخوره که جانگ ست بیول(کیم یو جونگ) یکی از اوناس و ازش میخواد که براشون سیگار بخره اینکارو واسشون انجام میده بعد شماره تماسشو میده ولی کیم یو جونگ هیچوقت بهش زنگ نمیزه چهار سال بعد ووکی یه مغازه رو اداره میکنه و دنبال یه کارگر هست و...


کیم دو گی ( Lee Je Hoon ) فارغ التحصیل آکادمی نیروی دریایی بوده ، اما زندگی او وقتی که مادرش توسط یک قاتل زنجیره ای به قتل میرسد دچار تغییر می شود. بعد از آن او وارد شرکت Rainbow شد و به عنوان راننده تاکسی مشغول به کار می شود. او صرفا یک راننده تاکسی معمولی نیست بلکه به کمک متخصص آی تی ، گو یون و کانگ ها نا، یک وکیل پرشور و شوق، از جانب قربانی هایی که قانون نتوانسته حق آن ها را بگیرد، انتقام میگیرد…

یک کارآگاه باتجربه درخواستی ویژه از سوی پدر و مادر یک بچه گمشده دریافت میکند که از او تقاضا کرده اند به پرونده دخترشان رسیدگی کند. آدمربا پلیس را گمراه کرده است و این خود باعث مرموز تر شدن پرونده شده است. حال پیشگویی پیدا شده که هم محل نگهداری بچه را میگوید و هم اینکه تنها این کارآگاه می تواند او را نجات دهد...

در سال ۱۹۹۰ بنابر دستور رئیس جمهور کره جنوبی همه گروه های تبهکاری تحت تعقیب قرار گرفته و دستگیر می شوند. در این بین فردی به نام چوایک هیون نیز دستگیر می شود که متهم به رشوه دادن برای ساخت هتل ها و مراکز تفریحی و رانت خواری است. همچنین اتهاماتی چون آدم ربایی، ضرب و شتم در پرونده ی او دیده می شود. چوایک هیون که کارمند ساده اداره گمرک بوسان است با سوء استفاده از موقعیت خود در کار های خلاف وارد شده و از اعمال هرگونه قانون شکنی ابایی ندارد...