
در فیلم The Immigrant اوایل دهه ۲۰ میلادی اوا و خواهرش ماگدا برای شروع یک زندگی رویایی به آمریکا سفر می کنند. در جزیره الیس بعد از معاینه دکترها متوجه می شوند که ماگدا مریض است و آنها از هم دیگر جدا می شوند. اوا وارد خیابانهای منهتن می شود و ماگدا در قرنطینه باقی می ماند. در این گیرو دار مردی به نام برونو با اوا آشنا می شود. مردی جذاب اما زیرک و اوا را به فاحشگی می کشاند. بعد از مدتی اوا پسر عموی برونو را می بیند و امیدی برایش ایجاد می شود که شاید تواند از دست برونو فرار کند…

خانواده ای آمریکایی برای یک سفر تفریحی تجاری به پاریس سفر می کنند. در آنجا آنها که از لحاظ مادی در وضع خوبی هستند، با زندگی ها و دنیای جدیدی آشنا می شوند که به آنها دیدی می دهد که چگونه میتوانستند با تغییراتی در زندگی و در گذشته ی خود، از دنیا و آسایش و خوشبختی بهتری برخوردار باشند.

دام کاب یک دانشمند علمی است که البته چندان در راه پیش بردن علم تحقیق نمی کند. او موفق می شود که به تکنولوژی دست پیدا کند که از طریق آن موفق می شود به رویاها و و ذهن ها انسان ها نفوذ کند و از این طریق اطلاعات آنها را برباید. فن آوری که کاب به آن دست پیدا کرده است شرکت ها و افراد زیادی را وسوه کرده است تا آن را در اختیار داشته باشند …