دانشمندان در یک جزیره پارکی تفریحی ساخته و در آن دایناسورها را شبیه‌سازی کرده‌اند. «جان هموند» گروهی از دانشمندان را برای بازدید از پارک پیش از بازگشایی همگانی فرا می‌خواند. به سبب سهل انگاری کارکنان، دسته ای از دایناسورها آزاد می‌شوند و بازدیدکنندگان و کارشناسان می‌کوشند برای نجات خود از جزیره بگریزند.
واتس لس آنجلس. «کين» (ترنر) و دوستش، «او ـ داگ» (تيت) از واکنش بدگمانانه ي يک فروشنده ي کره اي و همسرش خشمگين مي شوند و «او ـ داگ» هر دوشان را مي کشد و با «کين» مي گريزند. پدر و مادر «کين» مرده اند و او با پدر بزرگ و مادر بزرگش زندگي مي کند و با وجود موعظه هاي مذهبي آنان، روز به روز بيشتر در دنياي تبهکاري و خشونت فرو مي رود.
وقتی که اندرو استرلینگ یک نویسنده موفق شهرنشین، خانه ای برای گذراندن وقت و تفریح خود در نیوانگلند میخرد پس از رفت و آدم های بسیار، پلیس او را با یک سارق اشتباه می گیرد.
یک کارگاه پلیس در لس آنجلس به قتل میرسد به خاطر اینکه او یک میکروفیلم پیدا کرده که دستور العمل پختن کلوچه های کوکائینی را نشان می دهد. یک گروه پلیسی شبیه به فیلم «سلاح مرگبار» مسئول رسیدگی به این پرونده می شوند...
تحليل گر سابق سيا، «جک رايان» (فورد) که همراه همسر و دخترش براي تعطيلات به لندن رفته، در جريان يک درگيري خياباني يکي از تروريست هاي ارتش آزاديبخش ايرلند را به قتل مي رساند و پس از بازگشت به امريکا، هدف انتقام سازمان قرار مي گيرد.
کلانتر یک شهر کوچک در جنوب غربی جسدی را در بیابان با یک چمدان و پانصد هزار دلار پیدا می کند. او خود را شبیه مرد می کند و به یک F.B.I برخورد می کند...
داستان فیلم درباره چهار نوجوانی است که پس از کشته شدن دوستشان در تعقیب قدرت و خوشبختی گرفتار می شوند...
يک پسر جوان (پيت) در حالي که از يک کيوسک تلفن خبر آزار ديدن دختري را از اوباش به پليس مي دهد، متوجه يک جفت کفش جير مي شود که بر روي سقف کيوسک مي افتد. به کمک کفش ها و موسيقي «ريکي نلسن»، او خود را يک خواننده ي محبوب موسيقي پاپ تصور مي کند و اسم «جاني سوييد» را انتخاب مي کند...
دوستان و خانواده یک معمار سیاهپوست متاهل واکنش های مختلفی به رابطه او با یک منشی ایتالیایی نشان می دهند...