سه ماه پس از زنده ماندن از یک حمله تروریستی در یک اغذیه فروشی، میا هنوز آسیب دیده است و قادر به یادآوری وقایع آن شب نیست. او در تلاش برای حرکت رو به جلو، خاطراتش را بررسی می کند و قدم هایش را دوباره دنبال می کند..
مردی در اعماق یک غار بهوش می آید.او که دچار فراموشی شده است هیچ خاطره ای از آمدن به آن مکان و جسدهایی که در اطرافش است ندارد.او که توسط موجودی اسرارآمیز تعقیب می شود باید راهش را در دنیایی عجیب ادامه دهد و به بیرون راه پیدا کند...