

خلاصه داستان چویی داهیون (جی چانگ ووک) به گروهی از دانش اموزای دختر دبیرستان برمیخوره که جانگ ست بیول(کیم یو جونگ) یکی از اوناس و ازش میخواد که براشون سیگار بخره اینکارو واسشون انجام میده بعد شماره تماسشو میده ولی کیم یو جونگ هیچوقت بهش زنگ نمیزه چهار سال بعد ووکی یه مغازه رو اداره میکنه و دنبال یه کارگر هست و...


دونگ کیونگ (Park Bo Young) ویراستار یک شرکت رمان اینترنتی است که زندگی پر فراز و نشیبی داشته است. میول مانگ (Seo In Guk) یک مدیر واسط بین انسان ها و خداست که ناگهان در زندگی دونک کیونگ ظاهر می شود ، او در میان تاریکی و روشنایی به دنیا آمده است کسی که نفس او باعث از بین رفتن سرزمین ها می شود، جایی که او قدم می گذارد فصل ها از بین می روند ، وقتی لبخند می زند یک زندگی به تیرگی می رود. تنها کاری که مجبور به انجام آن است خرابی و ویرانی است. این چیزی نیست که او بخواهد بلکه تقدیر اوست. دونگ کیونگ یک قرار داد ۱۰۰ روزه با او میبندد و زندگی و عشق خود را به خطر می اندازد…


بک هی سونگ (Lee Joon-Gi) پدر مهربان و سخت کوشی است که با تلاش فراوان سعی میکند که هم در خانه و هم در محل کار، تمام نیروی خود را برای تلاش بیشتر خرج کند ، همسر او ، چا جی وون (Moon Chae-Won) کاراگاه تیزهوش و موفقیست که متوجه میشود پشت چهره فریبنده و خوبی های همسرش ، گذشته وحشتناکیست که از همه پنهان میکند ، پس سعی میکند راز این گذشته را کشف کند و…