این فیلم داستان زندگی زوجی را نشان می‌دهد که در دورانی بحرانی به سر میبرند. مرد که از درون تخریب شده و هر روز زندگیاش را در غم سپری میکند ناگهان با کار آفرینی روبرو میشود که به او میگوید میتواند او را به زمانی که دوست دارد برگرداند...
فیلم داستان زنی است که آرزو دارد به یک تیم مداخله پلیس که با نام اختصاری RAID شناخته می شود، ملحق شود. اما متاسفانه او زیادی دست و پا جلفتی است و همچنین خانواده اش و یک عضو سابق RAID نیز با این کار مخالفند...
شوالیه گودفروی دو مونتمیریل و سرپرست ژاکوئیل در سال ۱۷۹۳ گیر افتاده اند. هر دو با استفاده از حیله و تزویر برای رهایی از قید و بند خود ، در تلاش برای تغییر زمان خروج شرکت می کنند.
سپتامبر سال ۱۹۴۵. سباستین بی‌صبرانه منتظر بازگشت دوست خود آنجلینا است. آنها به مدت دو سال از هم دور بوده اند. اما خبر میرسد که هواپیمایی که آنجلینا سوار آن بوده در کوهستان سقوط کرده است. ولی سباستین ایمان دارد که او هنوز زنده است. بنابراین بهمراه سگ خود بل، عازم خطرناک ترین ماجراجویی زندگی اش میشود...
داستان در مورد پسری ۶ ساله است که به همراه سگش تلاش می کند از دستیابی نازی ها به گروه مقاومت فرانسه جلوگیری کند…
قصه برگرفته از رمانی به همین نام اثر ژان تیله می‌باشد و درباره خانواده‌ای است که فروشگاهی که لوازم مورد نیاز برای خودکشی را می‌فروشد، اداره می‌کنند. اما بعد از به دنیا آمد فرزند، خانواده تمرکزش بروی کار را از دست می‌دهد. فرزندی که هر کسی اطرافش باشد را خوشحال می‌سازد…
یک مرد به همراه دوستانش نقشه ای پیچیده طراحی می کنند تا دو کارخانه تولید سلاح را نابود کنند...
مستر بین یک بلیط مسافرتی به فرانسه برنده میشود. در آنجا او بطور ناخواسته باعث جدایی یک پسر نوجوان از پدرش می شود، و حالا باید سعی کند دوباره آنها را به هم برگرداند. در این مسافرت او چیزهایی مثل دوچرخه سواری، عشق حقیقی و ... را هم یاد میگیرد.
"سباستین" مرد جوانی که تصمیم می گیرد دستورالعمل های درنظر گرفته شده برای شخص دیگری را بدون در نظر گرفته نتیجه آنها دنبال کند.چیز دیگری که او نمی داند این است که "جرارد دورز" پلیسی است که او را تعقیب می کند...