داستان درباره یک گانگستر سابق به نام فاتح است که برای محافظت از یک زن جوان به اسم خوشی استخدام میشود. فاتح برای حفظ امنیت او، باید از تمام تواناییهایش استفاده کند و در عین حال تلاش میکند تا حقیقت تهدیداتی که علیه خوشی صورت گرفته را کشف کند.
مردی به نام بهولا پس از ۱۰ سال حبس به خانه میرود تا دختر کوچک خود را ملاقات کند، اما وقتی در میانه راه دستگیر میشود، همه چیز تغییر میکند. حال بهولا باید مسیری پر از موانع سخت را که مرگ در هر گوشهاش کمین کرده، طی کند و…
گانگا جوان توسط دوستش با وعده یک حرفه سینمایی فریب خورده و متقاعد می شود که روستا را به مقصد بمبئی ترک کند. در بمبئی، رویاهای او برای یک حرفه سینمایی به هم می ریزد و او به دنیای اموات اغوا می شود...