"جانجون والا" در جستجوی دختر فراری خود است تا او را به ازدواج تاجری ثروتمند که قولش را داده در بیاورد و تلاش می کند با آدم ربایان مذاکره کند تا او را در امنیت آزاد کند اما...
«انجلی» (کاجول) در دوران کالج عاشق بهترین دوستش، راهول (شاهرخ خان) بود، اما راهول از ابتدا به «تینا» (رانی) علاقه داشت. سال ها بعد در حالی که تینا فوت کرده است، دختر هشت ساله اش قصد دارد انجلی و پدرش راهول را به هم برساند...
"هربنس رای" و "رانجیت رای" دو تاجر ثروتمند هستند و از فقر و مردم فقیر بیزار هستند.بر حسب اتفاق پسر و دختر آن دو عاشق یک پسر مکانیک و دختری فقیر می شوند...
«سیما» دختر جوان و زیبا، اما فقیری است که می خواهد خیلی زود به ثروت برسد. مرد ثروتمندی بنام «سیدارت» عاشق سیما است، در حالی که متاهل می باشد. «راهول» نیز مرد فقیری است که برای سیدارت کار می کند، و او هم به سیما علاقه دارد...
"شانکر" هر کاری بتواند برای رضایت تاجر ثروتمند "راج" انجام می دهد. "راج" قصد دارد با "گاری" دختری زیبا ازدواج کند. "گاری" می خواهد عکسی از همسر آینده اش ببیند و به اشتباه عکس "شانکر" را دیده و عاشقش می شود...
دورگا سینگ (راخی) زن فقیری است که دو پسر جوان به نام های آرجون (شاهرخ خان) و کاران (سلمان خان) دارد. پدراین دو مردی ثروتمند بوده که به دست یکی از اقوامش به نام تاکور دورجان سینگ (آمریش پوری) به قتل رسیده است. ودورگا این موضوع را از فرزندانش مخفی می کرده
یک بازیگر مشهور از نقشهای عاشقانهاش خسته شده و میخواهد چیز جدیدی را تجربه کند. او تحت تاثیر کاران ، یک پلیس متعهد و شجاع، قرار میگیرد و میخواهد رفتار او را برای نقش بعدی خود به عنوان یک پلیس مطالعه کند. اما...