مدیا و خانواده‌اش در مراسم عروسی شتاب‌زده تیفانی در باهاما شرکت می‌کنند. تنش‌ها بالا می‌گیرد؛ زیرا تیفانی به نامزدش، زاویر، شک میکند و مادرش نیز به‌طور عجیبی رفتار میکند که سوءظن‌هایی را درباره مشروعیت این ازدواج برمی‌انگیزد.
داستان فردی که هیچ مزخرفی را تحمل نمی کند زیرا اتفاقاتی دراماتیک و خانوادگی در جشن فارغ التحصیلی نوه او از دانشگاه رخ می دهد...
مدیا و دوستانش در یک اردوگاهی متروکه کمپ میزنند اما هیولا ها و گوبلین ها و لولوخورخوره به آنها حمله ور شده و. باید برای نجات جان خود فرار کنند .
تیفانی (دایموند وایت) در یک مهمانی هالویین شرکت میکند، اما سر و کله مادیا (تایلر پری) پیدا میشود و مهمانی را خراب میکند. تیفانی که از این اتفاق ناراحت شده قصد ترساندن مادیا را دارد، اما بزودی در می یابد که خودش توسط ارواح، زامبی ها و موجودات وحشتناک تحت تعقیب است...
"مابل سیمونس" پیرزنی بامزه و دیووانه که با اسم "مادیا" هم شناخته می شود، سعی میکند ا صحنه سازی، داد و بیدا کردن و دعوا کردن الکی خانواده خود را یکجا جمع کنند تا با هم شام بخورند که...
یک مکانیک عاشق وکیلش می شود...
مادربزرگ (تایلر پری) برنامه‌ای می‌ریزد برای تجدید دیدار خانواده‌اش در همین دیدار سعی میکند بپردازد به حل مشکلات اعضای خانواده...
در جنوب ایالات متحده، بین دو گروه از دانش آموزان که نمی خواهند آرمانهای گروه دیگر را بپذیرند، درگیری بزرگی شکل می گیرد...
"آل باندی" فروشنده کفشهای زنانه ای است که زندگی مصیبت باری دارد. او از کار خود متنفر است. همسر او زنی تنبل و پسرش بسیار بی عرضه است (مخصوصاً در ارتباط برقرار کردن با دختران) و همچنین دختری با عقاید تیره و تار دارد. محوریت سریال بر روی این خانواده و ماجراهای جالب و خنده داری است که برایشان اتفاق می افتد...