سوفی اونیل به مناطق دورافتاده شرق تگزاس نقل مکان میکند و تحت تاثیر جذابیتهای اجتماعی مارگو قرار میگیرد. به زودی، زندگی او با وسواس، اغواگری و قتل درگیر میشود.
داستان درباره دو رئیس باند تبهکاری در شهر نیویورک است که قبلاً با هم دوست بودند، اما اکنون به دلیل حسادت و خیانت، با یکدیگر دشمن شدهاند و برای تسلط بر شهر، با یکدیگر میجنگند.
در دهه ۱۸۸۰ میلادی، در ایالت وایومینگ، پسری که پس از درگذشت پدر و مادرش مسئولیت نگهداری از خود و برادر کوچکترش را بر عهده داشت، پس از آنکه به جرم کشتن تصادفی یک دامدار بومی به چوبه دار محکوم شد، به همراه پدربزرگش که مدتها از او دور بوده، میگریزد.
رانندهٔ نوجوان سابقِ خودروهای فراری، پس از ترک گذشتهٔ تاریک خود، ناچار میشود دوباره به آن بازگردد. این اتفاق زمانی میافتد که یکی از کارفرمایان قدیمیاش به او پیشنهادی میدهد که میتواند جان دوستپسر بیمسئولیت و غیرقابل اعتمادش را نجات دهد.
این فیلم، داستان چهار خواهر و برادری است که به طور اتفاقی و در شرایطی غیرمنتظره، به خانهای جدید و پر از محبت میرسند. این داستان واقعی، با ترکیب طنز و درام، روایتی جذاب و دلنشین را برای مخاطب به ارمغان میآورد.
گری یک استاد دانشگاه است که شب ها حرفه ی جداگانه ای را بعنوان یک آدمکش پیش میگیرد. گرچه او پروتکل مخصوص خود برای گرفتن سفارش های قتل دارد و خلاف قانون کار نمی کند، اما زمانی که عاشق یکی از مشتری هایش می شود، اوضاع تغییر میکند...
رئیس پلیس سندرز (جان هم) در مورد قتل های عجیب دو زن با نام های یکسان تحقیق می کند و شبکه ای از دروغ های شهر کوچک را باز می کند. او با ریتا (تینا فی)، یک همسایه فضول که مشتاق کمک به حل معما است، آشنا می شود و به سرعت عاشق می شود...
اٌتو یک مرد بدخلق است که پس از از دست دادن همسرش از زندگی دست کشیده و می خواهد به همه چیز پایان دهد. هنگامی که یک خانواده جوان در همان نزدیکی نقل مکان می کنند، او با همتای خود ملاقات می کند که منجر به دوستی می شود که دنیای او را تغییر می دهد...