پس از نفرين خانواده ي رومانوف توسط راسپوتين ، آناستازيا ي کوچک را از مادربزرگش ملکه ماريا جدا مي کنند. آناستازيا در يک يتيم خانه بزرگ مي شود و در جواني با کساني آشنا مي شود که به اميد گرفتن جايزه اي از ملکه ي ثروتمند پير به دنبال دختري هستند که شبيه آناستازيا باشد تا او را به پاريس ببرند.
Five different criminals face imminent death after botching a job quite badly.
فیلم داستان پسری به نام ریچارد تیلور است که خود را غرق در آمار احتمال به وقوع پیوستن اتفاقات کرده است.هنگام بازگشت به خانه او برای پناه بردن در یک طوفان به کتابخانه ای وارد می شود.او بر حسب اتفاق بیهوش شده و پس از بهوش آمدن متوجه می شود که همه چیز تغییر کرده و...
گروهی از بچه های دبیرستانی نمیخواهند به کمپ تابستانی که والدین شان برای آنها انتخاب کردند بروند و در نتیجه کمپ خود را راه اندازی میکنند ....
راجر، پسری جوان، از خدا برای داشتن یک خانواده واقعی و پیروزی برای تیم بسکتبال مورد علاقه‌اش التماس می‌کند. در کمال تعجب، چند فرشته فرود می آیند و تصمیم می گیرند به او کمک کنند تا آرزوهای او را برآورده کند...
«دبي جلينسکي» (کيوساک)، متخصص در ازدواج با مردان ثروتمند و بعد کشتن آنان براي تصاحب پولشان است. او به عنوان پرستار بچه وارد «خانواده ي آدامز» مي شود و...
«دنيس»، بچه ي شيطان شش ساله، زندگي را براي يکي از همسايه ها، يعني «آقاي ويلسن» بدعنق (ماتو) سخت مي کند...
«گومس آدامز» (جوليا) با همسرش، «مورتيشا» (هيوستن)، دو فرزندش، «ونزدي» (ريچي) و «پوگسلي» (ورکمن) و مستخدمان وفادارش، «تينگ» (که دستي بريده از مچ است) و «لورچ» (استرويکن)، زندگي نامتعارفي را در قصري عجيب و غريب مي گذرانند. «گومس» به دنبال «فستر»، برادر گم شده اش است و وکيل حقه باز خانواده (هدايا) مي کوشد مردي به نام «گوردون» (لويد) را به جاي «فستر» جا بزند و املاک «آدامزها» را تصاحب کند.
شپ رمزی قهرمانی بین سیاره ای میباشد. سفینه او پس از مبارزه با دشمنش آسیب دیده است و مجبور می شود تا زمان شارژ مجدد آن در زمین مخفی شود. او لباس مخصوصش را در خانه می گذارد. خانواده ای که با او زندگی می کنند لباس او را پیدا کرده و پدر خانواده آن را می پوشد و...