

سریال آنجل در دوره پخش خود مورد استقبال زیادی قرار گرفت و در سال ۲۰۰۸ به عنوان یکی از ۵۰ سریال برتر تاریخ انتخاب شد. سریال درباره خون آشامی است که در این سریال با نام آنجل (فرشته) شناخته میشه، روحی انسانی داره که به خاطر کارایی که در گذشته انجام داده احساس گناه میکنه و به دنبال راهی هست که اشتباهات گذشته رو جبران کنه و خودش رو از این احساس رها کنه. اون به لس آنجلس میاد تا با قدرتی که داره از مردم در مقابل خون آشام ها حفاظت کنه اما باید بیشتر از خون آشام ها با وسوسه خون آشامی خودش هم مبارزه کنه ...

«جان دوليتل» در خردسالي (اسميت) قادر است با حيوانات صحبت کند اما پدرش مخالف اين کار است و «جان» استعداد يگانه اش را به فراموشي مي سپارد. سال ها مي گذرد و «جان» (مورفي) پزشک موفقي مي شود. او روزي سگي را زير مي گيرد و ناگهان استعدادش را باز مي يابد و چندي بعد حيوان را نجات مي دهد و به خانه مي برد. شهرت او همه جا مي پيچد و گروهي از حيوانات بيمار جلو خانه اش صف مي کشند.

شهر کوچکي در ميسي سيپي. «جيک بريگانس» (مکانگي)، وکيلي تازه کار، دفاع از مردي سياه پوست به نام «کارل لي هيلي» (جکسن) را به عهده مي گيرد. «کارل» دو جوان سفيد پوست را به خاطر اذيت و آزار دختر ده ساله اش کشته و اين در شرايطي است که کوکلوکس کلان هاي محلي به رهبري «فردي لي باب» (کيفر ساترلند) محبوبيت دوباره اي پيدا کرده اند.

میچ رابینز، صاحب یک ایستگاه رادیوئی، که مدتهاست درباره ̎کرلی، رئیس یک کاروان وسترن، کابوسی میبیند، قصد دارد چهلمین سالگرد تولدش را در منزل با همسرش جشن بگیرد. اما برادرش، گلن و دوستش، فیل سرزده مزاحم میشوند. میچ در کلاه کرلی، نقشهای مییابد که ظاهراً نقشهٔ یک گنج در وسط بیابانهاست...