

سريال به يکي از زندانهاي خيلي پيشرفته که سيستم امنيتي قوي داره مربوط ميشه. داستان سریال به فرار زنداني ها مربوط نیست و بيشتر به اتفاقات داخل زندان و ارتباط پرداخته میشه. اين زندان با ديگر زندانها فرق داره چراکه داراي يک قسمتي است بنام E-city که در اين محوطه زندانيان آزادند ولي هر حرکت آنها توسط نگهبان ها کنترل ميشه.

«تام ساندرز» (داگلاس)، متخصص برنامه ريزي کامپيوتر، با همسر و دو فرزندش زندگي آرام و خوبي دارد. او در شرکتي نيمه خصوصي و نيمه دولتي کار مي کند. تا اين که «مرديت جانس» (مور) به عنوان مدير اجرايي جديد شرکت کارش را آغاز مي کند. او سال ها قبل دوست و نامزد «تام» بوده که بعد از به هم خوردن رابطه شان، به کلي از هم بي خبر بودند...

امریکا، سال ۱۷۵۷. هنگام مبارزه ی قدرت میان انگلستان و فرانسه، «هاک آی» و پدر و برادرش که آخرین بازماندگان قبیله ی خود هستند، سعی می کنند به دفاع از مستعمره نشینان قربانی این درگیری ها بپردازند. «هاک آی» و برادرش دل به دختران سرهنگی انگلیسی می بازند و برای نجات آن دو از چنگ بومیان انتقام جوی قبیله ای دیگر، خود را به آب و آتش می زنند...

«نيل پيج» (مارتين)، بازارياب پرکار، قصد دارد براي تعطيلات نزد خانواده اش در شيکاگو برود. او در راه رسيدن به فرودگاه در ترافيک گير مي کند و چمدانش را به اشتباه در يک تاکسي جا مي گذارد. هواپيما تأخير دارد. «نيل» در فرودگاه با مرد چاق و پر سر و صدايي به نام «دل گريفيث» (کندي) آشنا مي شود و به رغم ميل باطني خود با او هم راه مي شود.


میامی وایس سریالی تلویزیونی در دهه ۱۹۸۰ بود که به داستان دو کارآگاه مخفی می پرداخت که با قاچاق مواد مخدر و روسپی گری مبارزه می کردند. این سریال با استفاده از موسیقی موج نو و مد مردانه ایتالیایی رنگارنگ، سبکی جدید و نوآورانه را در تلویزیون ایجاد کرد و تأثیر زیادی بر فرهنگ عامه دهه ۱۹۸۰ گذاشت.