وقتی پسر یکی از دو مردی که با هم زندگی می کنند اعلام می کند قصد ازدواج دارد زندگی آنها دستخوش تغییر می شود. آنها تلاش می کنند زندگی و رابطه خود را با نامزد او و خانواده اش هماهنگ کنند...
"نِکی"، "پِروتزی"، "مِلاندری" و "ماشِتی" در فلورانس زنگی میکنند. آنها از سال های جوانی با یکدیگر دوست بوده اند و از هر فرصتی برای ساختن جوک های ناجور پشت سر مردم استفاده میکردند...
فیلم دو داستان دراماتیک را روایت می کند.در گذشته ای نامشخص،شخصی که پدر خود را به قتل رسانده محکوم می شود توسط موجوداتی وحشی کشته شود.در داستان دوم،"جولین" پسر جوان یک کارخانه دار آلمانی به سمت مزرعه اش می رود تا در کنار خوکهایش بماند چون ارتباط با انسانها را دوست ندارد...
قرن چهل و يکم. «باربارلا» (فاندا) از طرف رئيس کل کره ي زمين (دوفن) مأمور مي شود تا به ستاره ي شمالي برود و دانشمندي به نام «دوران دوران» (اوشي) را بيابد، چون سلاح اختراعي او ممکن است به دست جنگ طلبان بيفد و صلح و آرامش ديرينه ي هستي را بر هم زند...