
داستان فیلم در مورد تامی مردی است که به علت خلافکاری های گذشته اش سه سال را در زندان گذرانده و اکنون از زندان آزاد شده است. در طول این مدت خانواده و اطرافیانش تغییرات زیادی پیدا کرده اند و تامی نیز به علت سابقه دار شدن دچار مشکل شده است. با این حال او سعی می کند تا به هر شکل ممکن دوباره به حالت عادی برگردد و زندگی جدیدی را اغاز کند. اما تغییرات بسیار زیاد هستند...


سریال به خانواده های «جی پریچت»، دخترش «کلر» و پسرش «مایکل» که همه در لس آنجلس زندگی می کنند می پردازد. «کلر» مادر خانه داری است که همسر «فیل دانفی» است و سه بچه دارد. جی با «گلوریا»، دختر جوان کلمبیایی ازدواج کرده است و به او کمک می کند تا پسر نونهالش را بزرگ کند. «مایکل» و پارتنرش «کامرون تاکر»، کودکی ویتنامی بنام «لیلی»، را به فرزند خواندگی گرفته اند.

این فیلم داستان یک رفتگر به نام لیام کیس به همراه دوستش سواین است که در رستوران نشسته اند که ماشینی تصادف می کند و لیام در اقدامی شجاعانه دختر کوچکی به نام مارلی را نجات می دهد و در نظر مردم به قهرمان تبدیل می شود. لیام که قبلا همسرش را در تصادف از دست داده و تقریبا زندگی به هم ریخته ای دارد بعد از این حرکت قهرمانانه تغییری در زندگیش ایجاد می کند و برای سروسامان گرفتن تصمیم می گیرد با کارمند بانکی به نام کایلا ازدواج کند. او از سواین می خواهد که به طور مصنوعی به بانک حمله کند تا...