
هورتون یک فیل خیال باف به صورت اتفاقی صدای فریادی را که درخواست کمک می کرد از یک ذره ی خیلی کوچکی که در هوا معلق بود و به صورت اتفاقی روی گلی نشست که هورتون به خورتوم گرفته بود ، می شنود ! با وجود این که دوستان و اطرافیان هورتون به او شک کرده بودند و فکر میکردند که هورتون عقلش را از دست داده ، هورتون تصمیم می گیرد که به این درخواست کمک جواب منفی ندهد و در پی انجام این کار اتفاقات جالبی برای او به وجود می آید . . .


اين سريال زندگي يک سري بازيگر نويسنده مخصوصا زندگي رييس نويسندگان يک برنامه تلويزيوني کمدي را به نمايش ميگزارد. داستان از انجا شروع ميشود که با تغيير رييس سازمان زندگي روزمره انها تغيير مي کند و باعث ميشود که زندگي رييس نويسندگان دچار مشکلاتي شود.رييس سازمان که خود ادم بسيار موفقي است سعي دارد تا زندگي کارمندان خود را بهتر کند...

مالکوم ترنر که کارشناس تغییر چهره در اف.بی.آی است اکنون با شری ازدواج کرده و به یک کار دفتری در اداره اشتغال دارد . آنها در انتظار تولد اولین فرزندشان هستند که در همین زمان یکی از روسای ترنر بقتل میرسد و او مجدداً وارد صحنه میشود . متهم اول این پرونده تاجری به اسم تام فولر است که صاحب زن و سه فرزند میباشد . مالکوم تصمیم میگیرد با استفاده از لباس و کلاه گیس مادر بزرگ و در قالب یک پرستار بچه ، وارد خانه فولر شود . به این ترتیب مالکوم موفق میشود پی به توطئه ای برزگ ببرد که توسط فولر در دست اجراست و تصمیم میگیرد آنرا بر ملا کند . این در حالیست که روسای او از عملکردش دل خوشی ندارند و شری نیز به اعمال او مشکوک شده و فکر میکند او با زن دیگری رابطه دارد …..