لیدیا در حالی که باردار تنها فرزندش والریا بود، توانست از دیکتاتوری ستمگر آرژانتین به اسپانیا فرار کند. ۳۶ سال بعد، او توسط سیستم قضایی آرژانتین احضار میشود تا در پروندهای که منجر به تبعیدش شد، شهادت دهد.
"والریا" نویسنده ای است که در دو مورد به بن بست رسیده است، اولی ارتباط با همسرش دومی نوشتن. اما ارتباط او با دوستانش "کارمن"، "لولا" و "نارا به او آرامش می دهد ...