

سریال به خانواده های «جی پریچت»، دخترش «کلر» و پسرش «مایکل» که همه در لس آنجلس زندگی می کنند می پردازد. «کلر» مادر خانه داری است که همسر «فیل دانفی» است و سه بچه دارد. جی با «گلوریا»، دختر جوان کلمبیایی ازدواج کرده است و به او کمک می کند تا پسر نونهالش را بزرگ کند. «مایکل» و پارتنرش «کامرون تاکر»، کودکی ویتنامی بنام «لیلی»، را به فرزند خواندگی گرفته اند.


داستان این سریال در مورد مردی است به نام پاتریک جین که در مورد ماجرا های جنایی تحقیق می کند و دارای استعداد های فوق العاده مانند شرلوک هلمز و همچنین از قدرتهایی مانند خواندن مغز نیز بهره میبرد و از اسرار نهفته در جرم ها و قتل ها پرده بر می دارد . اوگذشته خود را با پشیمانی کنار گذاشته او در گذشته تظاهر می کرده که باارواح ارتباط دارد که همین قضیه موجب کشته شدن خانواده اش توسط یک قاتل زنجیره ای شده است...

̎ریچارد̎ (هاکس) به تازگی از همسرش جدا شده و به عالم و آدم بدبین است. پس از چندی او در کفشفروشی محل کارش با ̎کریستین̎ (جولی) آشنا میشود. ̎کریستین̎ دوست دارد خود را ̎هنرمند̎ جلوه بدهد اما در واقع کار رانندگی برای افراد مسن را به عهده دارد. آرامآرام رابطهای میان ̎ریچارد̎ و ̎کریستین̎ شکل میگیرد، در حالیکه در این بین دو پسر ̎ریچارد̎، ̎رابیِ̎ هفت ساله (رادکلیف) و ̎پیترِ̎ چهارده ساله (تامپسن) مشکلات خودشان را دارند...