هانا هاوارد، مدیرعامل شرکت فینلی کریدیک، با خبر تعطیلی شعبهاش و الزام به کار از راه دور، وارد شرایط بحرانی میشود. او برای حفظ تیم کاریاش که مانند خانوادهاش هستند، قولهایی میدهد که نمیتواند به آنها عمل کند.
یک زن بالغ هنگامی که کار نظافت خانه کاملاً مردانه او از کنترل خارج می شود، او باید تمایلات جنسی خود را بپذیرد، اگر می خواهد زندگی جدیدی برای خود بسازد...
وقتی پدری مجرد متوجه میشود که دخترش یک تومور مغزی کشنده دارد، او را به یک سفر جادهای میبرد تا مادری را که سالها قبل او را ترک کرده است پیدا کند و ...
داستان فیلم درباره سه قانون شکن است که بصورت تصادفی با هم همسفر شده و با یک ماشین زرد رنگ به اقصی نقاط نیوزیلند سفر میکنند و بخاطر آشوب هایشان پلیس و رسانه ها نیز در تعقیبشان می باشند...