
«سر ویلیام مکور دل» (گامبن) و همسرش، «لیدی سیلویا» (اسکات تامس)، زوج ثروتمند بریتانیایی، تعداد زیادی از دوستان، نزدیکان و خویشان خود را برای یک هفته شکار و استراحت، به ملک اربابی شان دعوت می کنند. تعدادی پیشخدمت زن و مرد هم مشغول پذیرایی و در ضمن شاهد ماجراهای مهمانان هستند...

"فرانک" (برين) که متولد بروکلين نيويورک است، هم راه خانواده اش به ليمريک ايرلند مهاجرت کرده است. پدرش، "مالاکي" (کارلايل) و مادرش، "آنجلا" (واتسن)، ناتوان از اداره ي خانواده در امريکا، به اميد داشتن زندگي بهتر به موطن خود نقل مکان کرده اند. اما زندگي در ليمريک هم به نوبه ي خود دشوار است...

دني فلين، مشت زن سي و دو ساله، پس از تحمل چهارده سال حبس به خاطر فعاليت در ارتش آزادي بخش ايرلند، از زندان آزاد مي شود و پس از بازگشت به خانه به ديدن مگي، محبوبه ي سابقش مي رود. او مي خواهد دوباره کار مشت زني را آغاز کند. اما اعضاي ارتش آزادي بخش، با اين کار مخالفت مي کنند...

«بس» (واتسن) زن ساده اي است که با «يان» (اسکار سگارد)، کارگر خشن و در عين حال رقيق القلب و غم خوار يک سکوي نفت حفاري دريايي ازدواج مي کند. براي مدت کوتاهي اين زوج زندگي سر خوشانه و آرامي دارند اما خيلي زود حادثه اي غيرمترقبه «يان» را از گردن به پايين فلج مي کند. حالا «بس» به درگاه خداوند دعا مي کند تا سلامت شوهرش را بازگرداند و براي اين منظور حاضر است هر چه دارد فدا کند.