

"بن"، پسر ده ساله بازیگوش به فصل تعطیلات رسیده. او تمام سال را برای این تعطیلات برنامه چیده بود که با پدر بزرگش خوش بگذراند. اما بعد از این که سوار ماشین پدر بزرگش می شود دختر عموی خود را نیز که هم سن اوست و برای تعطیلات با پدر بزرگ آمده است را می بیند. بن که تمام نقشه هایش را برای تعطیلات نقش بر آب می دید، شروع به بحث می کند. خلاصه "بن" و بقیه وارد جنگل می شوند. اما بن از بقیه جدا شده و به سمت داخل جنگل می رود. ناگهان شهاب سنگی به سوی او می آید و به زمین بر خورد می کند. "بن" با تعجب به سمت آن شهاب سنگ می رود و می بیند که آن شهاب که بیشتر به یک توپ فلزی شبیه بود باز شده و ساعت مچی ای درون آن می باشد. او با تعجب دستش را به سمت ساعت دراز می کند که...

در این قسمت از انیمیشن تام و جری، آنان این بار به مریخ می روند! در طی صعود به منطقه فضایی، تام با طرح ها و نقشه ها و دستگاه های عملی در تعقیب جری می باشد. کارمندان در حال آزمایش روی مواد غذایی خشکیده هستند (موادی که تا زمانی که مرطوب می شوند، از هم متلاشی شده و به خوراکی تبدیل می شوند). به گوش می رسد که «باز بلیستر» و «بیف بوزارد» در حال رفتن به مریخ هستند و…....

اکنون جنگ با دشمنان پایان یافته و جنرال شانگ از مولان درخواست ازدواج کرده است اما مغول ها همچنان در صدد حمله به چین هستند و نداشتن نیروی نظامی کافی در چین برای مبارزه با مغول ها آن ها را به فکر اتحاد با کشور های همسایه وا داشته است که این اتحاد هزینه هایی برای کشور چین و سه پرنسس آن خواهد داشت.