
این فیلم در مورد مرد جوانی به نام جیمی است که به همراه صمیمی ترین دوستش تلاش می کنند خانه ای که توسط پدربزرگ جیمی ساخته شده را پس بگیرند. در واقع جیمی در شهری که او را رها کرده و مدام در حال تغییر است، به دنبال متعلقات و وابستگی های خود می گردد. همچنان که او سعی می کند با خانواده اش ارتباط برقرار کند و جامعه ای که درگیر آن است را از نو بسازد، امید جیمی او را کور می کند و باعث می شود که او واقعیت وضعیت خود را نبیند…


دنی رند، یکی از اهالی متمول شهر نیویورک است که در کودکی به همراه والدینش به کشور تبت سفر میکند. اما قبل از رسیدن به مقصد، هواپیمای آنها سقوط میکند و والدین او جان خود را در این سانحه از دست میدهند. دنی توسط اهالی کان لان نجات داده میشود و آنها فنون کونگ فو را به او می آموزند و در نهایت بخاطر توانایی هایش ملقب به "آیرون فیست" (مشت آهنین) میشود. پس از رسیدن به دوران جوانی و بلوغ، دنی به شهر نیویورک بازمیگردد و کنترل شرکت چند صد میلیون دلاری پدرش را بار دیگر به دست میگیرد و همزمان سعی میکند شهر را به روش خودش از جرم و جنایت پاکسازی کند...