

سریال روایت «مایک» جوانی نابغه است که از دانشگاه اخراج شده و روزگار خود را با فروش مواد می گذراند و ناگهان در یکی از معامله های خود هنگامی که از دست پلیس در حال فرار است خود را در میان مصاحبه ای برای گرفتن یک شغل می بیند، آن شغل چیزی نیست جز دستیاری یکی از بزرگترین وکلای آمریکا «هاروی اسپکتر». با اینکه مایک هیچ تحصیلاتی ندارد اما با نبوغ خارق العاده خود هاروی را مجبور به انتخاب خود می کند اما …


سریال درباره یک خانواده می باشد که همگی پلیس هستند و هر کدوم در زمانی که پلیس بودند وقتشون رو صرف اجرای قانون کردند . فرانک ریگان که نقش پدر خانواده رو بازی می کنه رئیس پلیس شهر نیویورک بوده که در دوران خدمتش فردی باسیاست و با شهامت بوده . پسر بزرگش دینه قبلا سرباز در عراق بوده و الان کاراگاه خصوصی هست . دختر خانواده ارینه که بازپرش بخش قضایی در نیوروک ، الان از پدرش جدا شده و تنها زندگی می کنه . جیمی هم که کوچیکترین فردخانواده ست در رشته حقوق از دانشگاه هاروارد تازه فارغ التحصیل شده و بهخاطر اینکه کل خانواده پلیس هستند اونم به شغل خانوادگیش برگشت . دوست دختر جیمی اون تا سال اول در رشته حقوق همراهی می کنه بعد با اتفاقاتی که برای جیمی می یوفته اونم پلیس مخفی می شه که پدرش از این جریان خبر نداره …

فیلمی بر اساس داستانی واقعی :زوج این فیلم هر دو از دستاوردهای زندگی حرفهای خود مغرور و خشنود به نظر میرسند. آنها واجد ثروتاند و به قدرت نزدیک. شوهر بهتازگی بازنشسته شده و در پی ایجاد شغلی جدید است اما همسرش برای انجام مأموریتهای مهم به کشورهای دیگر سفر میکند و اغلب با خستگی ناشی از فشار و استرس کار به خانه بازمیگردد. بنابراین فرزندان دوقلوی آنها بیشتر اوقات فراغت خود را با پدرشان میگذرانند. زن و شوهر در این فیلم با هم ارتباط نزدیک و صمیمانهای ندارند و درست به همین دلیل زمانیکه بحرانی در زندگیاشان پدید میآید، شالودهی زندگی مشترکشان به فرو پاشیدن نزدیک میشود.

فیلم در مورد «کلاید شلتون» مردی است که چند سال پیش همسر و دخترش توسط یک گروه تبهکار به طرز فجیعی کشته شده اند و اکنون او پس از سال ها متوجه می شودد که سیستم قضایی قصد دارد تا قاتل خانواده اش را طی یک توافق امنیتی و معامله با تبهکاران آزاد کند. او تصمیم میگیرد تا خود انتقام همسر و دخترش را بگیرد و علاوه برا قاتلان تمامی افرادی که اجازه ی آزادی آنها را داده اند را نیز مورد حمله و انتقام خود قرار می دهد. در این بین او هدف بزرگش کشتن دستیار دادستان است. پلیس شلتون را دستگیر می کند، اما او همچنان از داخل زندان دست از انتقام گیری بر نمی دارد...


داستان سریال درباره زنی است به نام "آلیشیا فلاریک" که همسر سیاستمداریست که به دلیل ارتباط نامشروع و سوء استفاده از مقام دولتی به زندان می افتد."آلیشیا" که سالهاست بعد از ازدواج فعالیت حقوقی نداشته به دلیل مشکلات مالی بعد از حدود ده سال دوباره شغل وکالت را در یک شرکت حقوقی پی میگیرد. او که سالهاست که از وکالت فاصله گرفته و به بزرگ کردن فرزندان وزندگی به عنوان یک زن خانه دار خو گرفته، در محیط کار با استقبال گرمیمواجه نمی شود، از طرفی باید صحبتهای در گوشی همکاران را در مورد شوهر خودکه یکی از سیستمداران بزرگ شهر بود ولی امروز مایه خجالت "آلیشیا" وفرزندانش شده را تحمل کند. تصویری که از "آلیشیا" با بازی فوق العاده"جولیانا مارگیولس" داده می شود ، نه شبیه همسری به مانند "هیلاریکلینتون" است که در دوران اتهامات شدید و شکننده به شوهرش همچون صخره ایدر مقابل همه اتهامات به نفع شوهرش مقاومت کرد و نه همسری که شوهر خود راکاملا به فراموشی بسپارد و زندگی تازه ای را شروع کند...