
فیلم فریدا درباره زندگی «فریدا کالو»، یکی از شاخص ترین نقاشان سبک سورئالیسم مکزیک است که در طول عمرش همواره شجاعانه و قدرتمندانه با چالش هایی که با آنها رو به رو بود، جنگيد. دوران رشد فريدا در مكزيكوسيتي دقيقا مصادف شد با حضور تبعيدياني مانند تروتسكي در اين شهر كه بر افكار و انديشه هاي او تاثير گذاشتند. با وجود فشارهای مالی حاکم بر خانواده و روابط پر تنش بين والدين او، فریدا وارد مدرسه پزشکی شد اما تحصیلاتش در اثر یک حادثه وحشتناك رانندگی که او را تا مرز مرگ برد، متوقف شد. این حادثه باعث خرد شدن کمر، به وجود آمدن یک جراحت عمیق و شکستگی های متعدد در نواحی ستون فقرات، لگن، ترقوه، دنده ها و پاهای وی شد. زمانی که به منظور بهبود بستری بود، عشقش او را ترک کرد. فریدا كه در این زمان در دریایی از نا امیدی و غم فرو رفته بود، در حالی که در تختش زندانی شده بود، شروع به کشیدن نقاشی کرد...

«تام جریکو» ( اسکات ) ریاضی دان با استعدادی است که در زمینه ی تکامل و نگه داری از ماشین «معما» با دولت بریتانیا هم کاری می کند. به تازگی ظاهرا آلمانی ها رمز جدیدی طراحی کرده اند که ماشین «معما» قادر به رمزگشایی اش نیست و بنابراین پیش از آن که ستون مهمی شامل نیرو و تجهیزات به دریا بزند، به کمک «جریکو» نیاز است تا رمز نیروهای محور را رازگشایی کند …

«دکتر سوزان مکليستر» (باروز) با مطالعه و انجام آزمايش هايي در مورد کوسه ها، در پي باززايي بافت هاي مغز آدمي است. او با تغيير و اصلاح DNA کوسه ها، آن ها را به درجه ي هوشمندي انسان ها نزديک تر کرده. «مکليستر» و گروهش سرگرم کار روي يک کوسه ي اصلاح شده هستند که حيوان به هوش مي آيد. کوسه به محققان حمله و آزمايشگاه آنان را ويران مي کند.

یک مدیر تبلیغاتی اهل لس آنجلس بنام "مکس" به دوست هنرمندش "چارلی" ملاقات می کند. چارلی زمانی که در نیویورک بوده به بیماری ایدز مبتلا شده است. همانجا او با زن جذابی بنام "کارن" آشنا می شود و به هم علاقه مند می شوند. پس از اینکه یک شب پر هیجان را با هم میگذرانند، او به لس آنجلس باز می گردد. یک سال بعد "مکس" می خواهد دوباره به دیدن "چارلی" که تقریباً در حال مرگ است، برود. او متوجه می شود که "کارن" ازدواج کرده و...