
داستان در مورد پسربچهای است که به خواهر کوچکترش میرای حسادت میکند و احساس میکند که والدین او تنها به میرای توجه دارند و سعی دارد با خرابکاری و کارهای بچهگانه باز هم توجه والدینش را جلب کند. اما در یکی از این روزها او از طریق باغ خانهشان در زمان سفر میکند و با همراهی میرای نوجوان که از آینده آمده با بستگانش در دورانهای مختلف ملاقات میکند و نسل به نسل زندگی روزانهی بستگانش را نظارهگر میشود و…


داستان سریال دربارهی زندگی مرد جوانی به نام شان مورفی است که در شهر کوچکی زندگی میکند. او که مبتلا به سندروم ساوانت اوتیسمی میباشد ، یک رزیدنت بخش اطفال است که با توجه به ناتوانی پیشرفتهاش ، علیرغم اینکه یک رزیدنت نابغه به شمار میرود و با مهارت به درمان اطفال میپردازد ، در زندگی دچار مشکلاتی مانند برقراری ارتباط اجتماعی میباشد. او برای اینکه بتواند یک جراح کودکان شود با تلاش خود و با کمک دوستانش بر ناتوانیهای خویش غلبه میکند و موانع را کنار میزند...

داستان فیلم درست از جایی آغاز می شود که قسمت اول (Divergent) به پایان رسیده بود. تریس (شیلین وودلی) و فور (تئو جیمز) پس از فرار به بیرون دیوارها و خارج شدن از جامعه تحت کنترل، با گروه هایی در بیرون از مرز روبرو شده اند که با یکدیگر متحد هستند و یک هدف دارند؛ گروهی که Amity نام دارد و توسط زنی به نام جوآن (اوکتاویا اسپنسر) سرپرستی می شود. زنی که تریس نمی داند آیا او هم قدرت ماوراء طبیعی دارد یا خیر...