پرستار دانمارکی که به اتهام تلاش برای قتل عمد چهار بیمار در بیمارستان Nykøbing Falster محکوم شد...
در اواخر قرن نوزدهم، پیتر سیدنیوس یک مرد جوان بلندپرواز از یک خانواده مذهبی مسیحی در دانمارک غربی است به کپنهاگ سفر می کند تا مهندسی بخواند، اما پدرش که کشیش هست مخالفت میکند و...
داستان ماجراهای جوانی ۲۳ ساله به نام نیک که زندگی برایش غیر قابل تحمل شده است. در حقیقت او متقاعد شده که شخصی شرور می باشد. وی تصمیم می‌گیرد که اسلحه‌ای را در جیب خود مخفی کند و به دانشگاه برود و در نهایت، به دانشجویان شلیک کند.
مدیر یک یتیم خانه در هند به دانمارک فرستاده می شود جائی که در آنجا او رازی خانوادگی را کشف می کند که باعث تغییر زندگی اش می شود...
دو برادر باید تغییراتی در شیوه زندگی خانواده خود بدهند آن هم زمانیکه که یکی از آنها برای جنگ عازم افغانستان است ...
لئو و لوئیس زن و شوهری جوان هستند که در شهر کپنهاگن زندگی می کنند. لئو اغلب با دوستانش بیرون می رود در صورتی که لوئیس بیشتر در خانه می ماند. اما زمانی که لوئیس به لئو می گوید که حامله است، لئو از او دلسرد می شود و فاصله می گیرد. روز به روز خشم و عصبانیتش علیه لوئیس بیشتر می شود تا اینکه...
آلمان، سال ۱۹۴۵، با پايان جنگ جهاني دوم، «لئوپولد کسلر» (بار)، جوان آلماني تبار، از امريکا به زادگاه اجدادي خود باز مي گردد. عموي «لئو» (ياگارت)، او را به عنوان مأمور قطار به کار مي گمارد و خيلي زود «لئو» با «کاتارينا» (سوکووا)، دختر رئيس راه آهن، آشنا مي شود و ازدواج مي کند. در حالي که پس از چندي نازي هاي متعصب، که کماکان به خرابکاري ادامه مي دهند، از «لئو» مي خواهند تا با جاسازي بمبي در قطار، آن را منفجر کند...