یکی از بزرگترین ناشران "ارل جونات" دست به یک قتل زده و برای پاک کردن رد پای خود مرد بیگناهی را مقصر جلوه می دهد. آن مرد "جرج استراد" یکی از کارمندان او است که باید تلاش کند بیگناهی خود را به اثبات برساند..
در طول مبارزات انتخاباتی،سیاستمدار فاسد "پائول مدویگ" تصمیم می گیرد گذشته خود را پاک کرده و از دریافت کمک گنگستری خطرناک به نام "نیک وارنا" امتناع کرده و به همکاری سیاستمداری مورد احترام به نا "رالف هنری" می شتابد.اما پسر "رالف" به قتل می رسد و...
"آنا هولم" یک اخاذ است که زخم وحشتناکی بر روی صورتش دارد که همه کسانی را که می شناسد از او دور می کند. وقتی یک جراح پلاستیک عملی برای بهبود صورت او انجام می دهد؛ "آنا" بین امید برای آغاز یک زندگی جدید و بازگشت به گذشته تاریکش گرفتار می شود...
« آقاى ديدز » ( كوپر ) ، مرد سادهاى اهل شهرى كوچك ، ميليونها دلار به ارث مىبرد و تصميم مىگيرد پولش را به نيازمندان ببخشد. وقتى به نيويورك مىرود ، عده اى انگل گردش را مىگيرند ، و زنى روزنامهنگار ( آرتور ) دربارهى او گزارشهايى مسخره چاپ مىكند...
هاردی پس از یک شکست عشقی دچار افسردگی می شود و تصمیم می گیرد برای فراموش کردن این قضیه به همراه لورل به ارتش پیوسته و به عنوان سرباز در یک پایگاه صحرایی مشغول شوند ...