

دختری ۲۵ ساله به نام هائه سو،بر اثر یک خورشیدگرفتگی،در زمان سفر میکند و می رود به دوران اولین امپراطور گوریو،تاجو وانگ گان و دل از ۷ شاهزاده گوریویی می رباید. شاهزادگان:وانگ سو،وانگ ووک،وانگ جونگ،وانگ ووک دوم،وانگ یو،وانگ یون و وانگ وون. در این میان وانگ سو (با بازی لی جون کی) شانس بیشتری برای ماندن در قلب دخترک دارد.


داستان دربارهٔ سومین پادشاه گوگوریو (موهیول) هست که از ابتدای تولدش پیشگویی هایی دربارهٔ او شد و به دلیل همین پیشگویی ها او توسط پدرش (شاه یوری) رانده شد و به غار گیرین انتقال یافت. او در همین مکان بزرگ شد و بعدها درگیر مشکلاتی شد و برای او سوء تفاهمی به وجود آورد. او به دشمنی علیه پدرش برخاست ولی بعدها متوجه اشتباه خود شد. در زندگی خود بارها تا حد مرگ رفت ولی به کمک شاهزاده بویو (بانو یون) نجات یافت. موهیول عاشق او شد ولی به دلایل متعددی از ازدواج با او نا امید شد. سال ها گذشت و او توانست مقام خود را پس بگیرد و رویاهای اجدادش را برآورده کند و در نهایت سرزمینی ساخت که اکنون با نام کره از این کشور یاد می شود و …

در سال ۱۳۷۵،چین در نزاع بین دو سلسله "یوان" و "مینگ" قرار دارد.سرزمین "کوریو" هیئتی متشکل از چند دیپلمات،سرباز و یک برده را برای برقراری صلح با دولت جدید چین اعزام می کند.اما این هئیت به عنوان جاسوس دستگیر شده و صحرایی دور افتاده تبعید می شوند.آنها با سربازان "یوان" برخورد کرده و متوجه می شوند یکی از شاهزادگان "مینگ" در اختیار آنهاست و...