در دهه ۱۹۷۰، «اوم» (شاهرخ خان) که یک بازیگر بلند پرواز است به قتل می رسد. اما طولی نمی کشد که در عصر حاضر دوباره متولد می شود. او شروع می کند به تحقیق درباره ماجرای مرگش و همینطور پیدا کردن «شانتی»، عشق زندگی سابقش.
"گوگول" پسر یکی از مهاجران هندی که در آمریکا متولد شده است می خواهد جای خود را در میان دوستان نیویورکی خود باز کند اما خانواده اش تمایل دارند او به راههای سنتی شان پایبند بماند...
باباورائو ، راجو و شیام خوشبختانه زندگی می کنند. با این وجود ، پول لذت ثروت را به همراه دارد و با این کار طمع کسب درآمد بیشتر را نیز به همراه دارد. و بنابراین ، راجو با یک شخص ناخوشایند به عنوان یک سرمایه گذار ناآگاه ، یک بازی جدید را آغاز می کند.
«زوني» (کاجول)، دختري کشميري که از کودکي بينايي اش را از دست داده، با مردي به نام «ريحان» (عامرخان) ازدواج مي کند. «ريحان» راهي براي درمان «زوني» مي يابد اما وقتي پس از عمل، «زوني» چشم هايش را باز مي کند، ساعتي از کشته شدن «ريحان» در يک عمليات تروريستي گذشته است...
رامکیشن و ممتا دارای سه پسر ویوک ، پرم و وینود و یک دختر سانگیتا هستند. این خانواده بخشی از یک خانواده مشترک است که پیوند نزدیک آنها با سوء تفاهم به چالش کشیده شده است.