

ارل (Earl) نام مردی است که در لاتاری مقدار زیادی پول برنده می شود ولی بلیط آن را در یک تصادف از دست می دهد و در بیمارستان به این نتیجه می رسد که بد شانسی او برای کارهایی است که در گذشته انجام داده و تلاش می کند کار های بد خود را جبران کند و از همه کسانی که به آنها آسیب رسانده دلجویی کند و …


داستان این سریال در سال ۲۰۳۰ شروع میشود که شخصیت اصلی داستان تد مازبی (جاش رادنر) به پسر و دخترش خاطراتی را یادآوری میکند که منجر به ملاقات او با مادرشان (همسر تد) شد که داستان را از قسمت اول به گذشته برمیگرداند و خاطرات را نقل میکند.هر قسمت این سریال در واقع یه خاطره ای هست که تد موزبی براي پسر و دخترش تعریف می کنه...


سریال جذاب و دوست داشتنی است با دیالوگ های جالب و طنزی.بخش معمایی سریال دارای پیچیدگی زیادی هست و میشه گفت تا اخر سریال تقریبا نمیشه به طور قطعی گفت که قاتل و دلیل قتل چه چیزی است.در کنار این قتل ها و جسدها ! به زیبایی روابط اجنماعی شخصیت ها با یکدیگر به تصویر کشیده شده است طریقه ی برخورد متفاوت افراد با مسائل و مشکلات شخصی و …

دختري هجده ساله به نام «مگي پيتن» (لوهان) عاشق شرکت در مسابقات رانندگي است، اما پدرش «ري» (کيتن) که خودش قهرمان سابق رانندگي با اتوموبيل هاي دست دوم است، او را اکيدا از اين کار منع کرده است. «ري» براي خريد هديه ي تولد «مگي»، او را به مرکز فروش اتوموبيل هاي دست دوم مي برد و «مگي» مجذوب يک فولکس واگن درب و داغان مدل ۱۹۶۳ مي شود و آن را مي خرد. خيلي زود روشن مي شود که نام آن فولکس قراضه «هربي» است و قابليت هاي جادويي دارد...