
دانشمندي به نام «پيتن و ستليک» (نيلسن) روي فرمول تهيه ي نوعي پوست مصنوعي کار مي کند. تبهکاران آزمايشگاه «پيتن» را منفجر مي کنند، اما او که به طور معجزه آسايي از مرگ نجات يافته و بر اثر سوختگي ناشي از انفجار سخت کريه المنظر شده، با تهيه ي نقاب هايي از پوست مصنوعي در پي گرفتن انتقامي سخت بر مي آيد.

میسی سیپی، سال ۱۹۶۴٫ سه کارمند دولت – دو سفیدپوست و یک سیاه پوست – که برای ثبت نام رأی دهندگان سیاه پوست به جساپ کانتی می روند، شبانه در جاده ای روستایی به قتل می رسند. دو مأمور FBI، «آلن وارد» (دافو) و «روپرت آندرسن» (هاکمن) – که اهل میسی سیپی است – به جساپ می آیند تا سرنخی از این ماجرا بیایند...

«جوليان مارتي» (هدايا)، صاحب کافه اي در تکزاس، کارآگاهي خصوصي به نام «ويسر» (والش) را اجير مي کند تا همسرش، «ابي» (مک دورمند) و محبوبش، «ري» (گتس) را که در کافه ي او کار مي کند، بکشد. «ويسر» به خانه ي «ري» مي رود و در خواب عکسي از آن دو مي گيرد و وانمود مي کند که «ري» و «ابي» را کشته است...