
«جان دوليتل» در خردسالي (اسميت) قادر است با حيوانات صحبت کند اما پدرش مخالف اين کار است و «جان» استعداد يگانه اش را به فراموشي مي سپارد. سال ها مي گذرد و «جان» (مورفي) پزشک موفقي مي شود. او روزي سگي را زير مي گيرد و ناگهان استعدادش را باز مي يابد و چندي بعد حيوان را نجات مي دهد و به خانه مي برد. شهرت او همه جا مي پيچد و گروهي از حيوانات بيمار جلو خانه اش صف مي کشند.


داستان با قتل دختری به نام "لاورا پالمر" که در شهر آرام "توین پیکس" زندگی می کند آغاز می شود . اهالی این شهر از این قتل شگفت زده می شوند و کلانتر شهر از "دال کوپر" کار آگاه FBI برای کشف راز قتل کمک می خواهد ، وقتی "کوپر" تحقیقات خود را برای پیدا کردن قاتل آن دختر آغاز می کند به مسائل مشکوکی بر خورد می کند و اینطور بنظر می رسد همه اهالی رازی را از او مخفی می کنند که او می بایست این راز را کشف کند .

پایگاه Presidio، یک ساختمان عظیم نظامی در سن فرانسیکو، یک پلیس نظامی که به صورت غیر مجاز در مورد باشگاه افسران تحقیق می کند، به دست دزدان کشته می شود. «بازپرس جی آستین» (هارمن) پلیسی که به دلیل لقدام برای بازداشت یک افسر، از ارتش اخراج شده، به پرسیدیو باز می گردد و دشمنی کهنه اش را با فرمانده ی سابقش «سرهنگ دوم آلن کالدول» (کانری) از سر می گیرد و …