

زمانی که قهرمان افسانهای با جسد خدای جسد روبهرو میشود، این یک رویارویی برای اعصار است، اما وقتی گرد و غبار فرو مینشیند، چیزی کاملاً درست نیست... در آخرین لحظات رویارویی حماسی آنها، آخرین شات گامبیت خدای جسد کاملاً غیرمنتظره بود. - جادوی تناسخ! در فضا و زمان، پسری به نام پولکا شینویاما احساسی را از خود بیدار میکند... نه کاملاً خودش... چه کسی میتوانست انتظار داشته باشد که نبرد اوج بین خیر و شر به این شکل رقم بخورد؟


نه چندان دور از شهر دومینا، شیلو، پسری زندگی می کند که مدام صدایی را در رویاهای خود درباره ماموریتی که باید انجام دهد می شنود. اما مشخص نیست که او برای چه ماموریتی مورد نیاز است. همه چیز با ملاقات او با دو جومی تغییر می کند، نژادی که به دنبال سنگ های قیمتی منحصر به فرد آنها است، زیرا حملات ناگهانی علیه جومی ها رخ می دهد. رویای او، تلاش او، روشن می شود - به جومی ها و سنگ های قیمتی آنها کمک کنید!


داستان در مورد چیسه هاتوری میباشد که یک عمر زندگی را به غفلت و بدرفتاری و بدون عشق گذرانده است. به دور از گرمای وجود خانواده، او سهم خود از سختی ها و بحران ها را به دوش کشیده است. درست زمانی که به نظر امیدی باقی نمانده، رویارویی سرنوشتسازی منتظر اوست. زمانی که مردی با سر جانور به همراه قدرتهای عجیب، او را در حراج برده خریداری میکند. زندگی چیسه دیگر مانند قبل نخواهد بود.


تو یه زندان تو ژاپن جوتارو کوجوی ۱۷ ساله زندگی می کنه: یه آدم وحشی، مبارز و خلافکار که یه نیروی غیر قابل کنترل تسخیرش کرده! سرتاسر دنیا نیروهای شیطانی در حال بیدار شدنن: “استند”ها، موجودات وحشتناک نامرئی که به حاملاشون قدرتهای بی نظیری می دن.جوجو برای نجات مادرش باید نیروی تاریک وجودش رو مهار کنه و به مصر سفر کنه تا خون آشام صد ساله ای که دنبال خون اعضا خونواده اشه رو شکست بده. ولی این راه رو به این آسونی نمی شه رفت؛ چون دشمنان زیادی قصد دارن در مقابلش ایستادگی کنن .