یک نوجوان از طبقه متوسط جامعه از خانه فرار می کند و تصمیم می گیرد به عنوان یک فاحشه تلفنی مشغول به کار شود. در مدت کوتاهی ، او برونا سرفستیستینا می شود و پس از نوشتن برنامه روزانه خود در یک وبلاگ ، به بدنامی شهرت می یابد.
یک دختر جوان زیبا که قصد کمک به خانواده اش را دارد ، شغلی را در یک آژانس ریخته گری مدل می پذیرد ، اما متوجه می شود که دختران آنها نیز برای چیز دیگری استخدام شده اند.
سال ۱۹۹۷، پیش از سفر پاپ به ریو دو ژانیرو، سروان ناسیمنتو از جوخه ویژه پلیس ماموریت می یابد تا محله نزدیک سکونت پاپ را از شر قاچاق چی ها و و فروشندگان مواد مخدر پاک کند.