

داستان سریال درباره پزشک زنی به نام «زو هارت» است که در نیویورک زندگی میکند. او پس از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه در رشته پزشکی، تصمیم میگیرد جا پای پدر خود بگذارد و به یک جراح قلب و سینه تبدیل شود. اما زمانی که تمام رویاهایش از هم میپاشد، تصمیم میگیرد پیشنهاد یک غریبه را قبول کند. آن شخص دکتر «هارلی والکس» است، که قرار است با او در شهر کوچک ساحلی در آلاباما کار کند...


دو برادر خون آشام به نام های «استفان» و «دیمن»، که دارای زندگی جاودانه هستند، قرن هاست که میلشان برای نوشیدن خون انسان را مخفی کرده و میان مردم زندگی می کنند. آن ها قبل از اینکه اطرافیان متوجه عدم تغییر سن آن ها شوند، از شهری به شهر دیگر نقل مکان میکنند. اکنون آن دو به شهر ویرجینیا بازگشته اند، همان جایی که به خون آشام تبدیل شدند. استفان پسر شریفی است و خون انسان را به خود ممنوع کرده تا مجبور نباشد کسی را بکشد، اما همواره سعی می کند مراقب اعمال برادر شرورش، دیمن باشد. بعد از آمدن به ویرجینیا، طولی نمی کشد که استفان عاشق یک دختر مدرسه ای بنام «الینا» میشود...


برای کسانی که دوستار سریال" فرندز" یا همان" دوستان" هستند "کرتنی کاکس" چهره ناشناخته ای نیست. تقریبا تمام بازیگر های این سریال پر طرفدار بعد از خداحافظی با این سریال بعد از ده سال دچار نفرینی دائمی شدند. چه در زندگی خصوصی و چه در زندگی حرفه ای. "کرتنی کاس" ، "مونیکای" لجوج و وسواسی سریال" دوستان "که همه از اشپزیش لذت می برند بعد از "دوستان "در سریالی بازی کرد به نام" Dirt ".، این سریال درباره خبر نگاریست بی رحم و پرکار به نام "لوسی "که کارش در آوردن رسوایی های افراد مشهور (Celebrities) برای دو مجله است که یکی از انها "Dirt "نام دارد. همین طور که از اسم این مجله معلوم است ، کار این مجله در اوردن زندگی خصوصی افراد مشهور و پیدا کردن مسائلی ست که قرار است برای همیشه در زندگی انها پنهان بماند. حامله شدن فلان بازیگر ، روابط عاشقانه فلان بازیگر ، استفاده مواد مخدر یک بازیگر یا ورزشکار و....با اینکه این سریال چندان موفق نیست، ولی مخاطبان خاص خود را دارد ، تین ایجر ها و دختر های امریکایی و کسانی که روزنامه های زرد می خوانند از این سریال لذت می برند ، کسانی که در اینترنت دنبال زندگی خصوصی بازیگر و خواننده مورد علاقه خود می گردند و همیشه منتظر امدن خبری از رسوایی های اخلاقی "پاریس هیلتون" (no offense) هستند، این سریال را دوست دارند.


داستان این سریال در سال ۲۰۳۰ شروع میشود که شخصیت اصلی داستان تد مازبی (جاش رادنر) به پسر و دخترش خاطراتی را یادآوری میکند که منجر به ملاقات او با مادرشان (همسر تد) شد که داستان را از قسمت اول به گذشته برمیگرداند و خاطرات را نقل میکند.هر قسمت این سریال در واقع یه خاطره ای هست که تد موزبی براي پسر و دخترش تعریف می کنه...